دایناسورهای عصر دیجیتال چه شکلی هستند؟
ظاهرا میلیونها سال پیش موجودات نخراشیده و نتراشیده ای به نام دایناسور وجود داشته اند که با گرم تر شدن زمین و تغییرات اکوسیستمی صورت گرفته در سیاره ما و در نتیجه عدم توانایی آنها برای تطبیق خودشان با شرایط جدید، نسلشان منقرض شده است.
این تصور رسمی و موجود نزد بشر امروز است در حالیکه ظاهرا واقعیت این است که اگر چه دایناسورها به صورت کلاسیک خود از بین رفتهاند اما روحشان در قالبهای متعددی در دنیای امروز وجود دارد و از قضا خیلی هم حی و حاضر هستند و بسیار هم حساس به تغییرات اکوسیستمی بسیار مهمی که در 10 سال اخیر در دنیا بوجود آمده و باعث ورود جدی انسان به عصر دیجیتال شده و دایناسورها را در معرض خطر جدی قرار داده است هستند .
کسب و کارهای در حال نابودی
واقعیت این است که همه کسب و کارهایی که هویت اصلی آنها برقراری ارتباط بین مصرف کننده و تولید کننده های خدمات و یا کالاها بوده است. در نتیجه تغییرات حادث شده و ورود به عصر دیجیتال یکی پس از دیگری محکوم به نیستی و فنا و یا پذیرش شرایط جدید و تغییر شکل و هویت هستند.
شرکتهای مخابراتی در شکل سنتی خود، ارائه دهندگان اینترنت خانگی، شبکه های تلویزیونی و رادیویی، بخشهای اقتصادی باشگاههای فوتبال، آژانسهای تبلیغاتی، آژانسهای مسافرتی، بانکداری سنتی به مفهوم شعبه داری، خریداران عمده میوه و غذا، حمل و نقل شهری، شرکتهای کرایه دهنده ماشین بدون راننده، آژانسهای املاک و بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ دیگر، مستقل از سابقه و سایز و امکانات مالی و غیره، دیر یا زود یا باید با شرایط جدید تطبیق پیدا کنند و یا به دست سازمانهای نوپایی که شرایط جدید را درک کردهاند از پا درخواهند آمد.
ماجرای اسنپ چیست.
پلاتفرم اسنپ که با درک صحیح از مشکلات موجود در حمل و نقل شهری در کشور و به حرفهای ترین روش ممکن مدتی است به شدت بر سر زبانها افتاده است (لینک روزنامه شهروند) امروز مورد حمله دایناسورهای عصر دیجیتال قرار گرفته است. به نحوی که تلاش بی شرمانه تاکسیرانی و شهرداری و آژانسهای تاکسیرانی شهری برای از پا درآوردن اسنپ میتواند در دورههای آموزشی راه اندازی کسب و کار در ایران تدریس شود.
حضرات با این بهانه که اسنپ مجوز ندارد و معلوم نیست رانندههای این شرکت چه کسانی هستند و مشکلات امنیتی برای مردم ایجاد میکند و وجودش باعث ترافیک شهری شده است، تمام قد در پی سر به نیست کردن این ایده دوست داشتنی و البته نه چندان جدید برآمده اند.
من نمیدانم اسنپ چند راننده دارد اما واقعا چه خلافی هست که یک راننده اسنپ میتواند انجام دهد و یک راننده آژانس سر کوچه ما به دلیل مجوز داشتن از انجام دادن آن عاجز است؟ چه پروسه تعیین صلاحیتی برای استخدام یک راننده در آژانس محله ما هست که در استخدام یک راننده اسنپ نیست؟
حضرات جوری از مجوز حرف میرنند که انگار همه آن مسافربرهای شخصی در سی سال اخیر مجوز داشته اند و یا همه آنهایی که شب و روز مردم را در بیابان و خیابان خفت کردند و به یغما بردند را خسارتش را ایشان پرداخت کرده است. پنداری که آن برگ کاغذ داروی تمام دردها و آسیبهای این کسب و کار است. با امنیتی کردن هر آن چیزی که دوستش نداریم، نمیفهمیمش و یا خلاف منافع ماست کشور به کدام سو خواهد رفت؟ واقعا مشکل حضرات با اسنپ چیست ؟
البته برای نسل ما که از روزهای حرام بودن ویدیو و نوار کاست تا فتوای حرام بودن اینترنت پر سرعت همراه و تماس تصویری را دیده است جای تعجبی نیست اما بد نیست به اصل ماجرا هم نگاهی بیاندازیم.
نکاتی در مورد اسنپ
اسنپ مثل هر Platform Business دیگری تعداد زیادی مصرف کننده را به تعداد زیادی خدمت دهنده وصل میکند و چون مقیاس کسب و کارش به 20 راننده و محله خاصی محدود نیست در نتیجه میتواند با کم کردن قیمت، سرویس ارزانتری به مشتری ارائه دهد. در مقام مقایسه و برای اینکه بهتر بدانیم مزایا و معایب اسنپ چیست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نیاز نداشتن به فضای پارکینگ. دایناسورهای فعلی علیرغم نیاز به پارکینگ و الزام داشتن آن برای اخذ پروانه کسب با چرب کردن سبیل بازرس همین اتحادیهای که رییسش (مصاحبه رییس تاکسیرانی با همشهری) در حمایت از ما مصرف کننده محترم یقه جر میدهد، موضوع ماست مالی شده و رانندگان محترم آژانسها هم از پل پارکینگ من و شما و یا آپشن پارک دوبله و سوبله و ایجاد ترافیک استفاده میکنند.
- معلوم بودن دقیق قیمت سرویس. در عصر دایناسورها، وقتی از راننده میپرسیم کرایه چقدر شده است، می فرمایند هر چقدر دوست دارید! یا هر چقدر همیشه پرداخت میکنید! هر دو این پاسخها یعنی هر چقدر زورم برسد و یا هرچقدر شما اسکل هستید! شکایت شما از راننده و یا دایناسور مربوطه هم به جایی نخواهد رسید.
- امکان سرویس گیری سریع و برآورد زمان انتظار واقعی. در زمان حکومت دایناسورها چند صد بار شنیده ایم که الان ماشین نداریم و باید ده دقیقه صبر کنید؟ صد البته که این ده دقیقه معمولا یکساعت به طول خواهد انجامید و شما هم هیچ کاری نمیتوانستید بکنید!
- امکان ردیابی تاکسی در طول مسیر. شما میتوانید بدون دغدغه فرزند خردسال خود را به راننده بسپارید و از روی نقشه حرکت دقیق او را رصد کنید! به همین سادگی.
- نظام قیمت گذاری بهینه با توجه به شرایط. با فرض پذیرش این فرض محال که آژانسهای تاکسی سرویس، نرخهای اتحادیه را رعایت میکنند، نرخ جابجایی بین نقطه سعادت آباد تا بازار مثلا 20 هزار تومان تعیین شده است. این نرخ برای روز شنبه صبح، جمعه عصر و یا 3 صبح روز دوشنبه و یا آخر هفتهای در هفته آخر سال یکسان است! بدون هیچ ربطی به میزان ترافیک شهر و یا میزان عرضه (تعداد تاکسی موجود)! واقعا برای اثبات احمقانه بودن این روش باید دلیل آورد؟
- خالی حرکت نکردن ماشینها در مسیر برگشت. در شکل سنتی آژانسهای تاکسی سرویس، وقتی مسافر در مقصد پیاده میشود، راننده باید مسیر برگشت به دفتر آژانس را بدون مسافر طی کند! این یعنی اتلاف وقت و انرژی و سوخت و ایجاد ترافیک.
- امکان انجام کار پاره وقت برای هر قشری از مردم و با حفظ شان آنها. نگارنده در مقطعی از زندگی در یک آژانس تاکسی سرویس به عنوان راننده کار میکردم و مسلما از جو و فضای موجود در این آژانسهای اصلا راضی نبودم و نهایتا هم علیرغم نیاز به درآمد آن عطایش را به لقایش بخشیدم. امروز روی وبلاگ اسنپ معمولا رانندهها معرفی میشوند و میبینیم که آدمهای بسیار موجه صرفا در حد نیازشان و بدون اینکه برچسب خاصی به آنها بچسبد میتوانند درآمد جانبی معقولی برای خود فراهم کنند و از آن فضای عصر کلاه مخملیها هم خبری نیست.
- امکان بازخورد دادن در مورد کیفیت سرویس و اقدامات اصلاحی. واقعا چند بار تا حالا شکایت یکی از مردم در مورد رانندگی بد راننده، کثیف بودن ماشین، برخورد بد راننده و غیره به جایی رسیده است. با اسنپ اقلا دلمان خوش است که حرفمان را زدیم و اگر اسنپ به حرفمان گوش نکرد خواهد دید که رقیبش یکی پس از دیگری مشتریانش را خواهد دزدید.
مشکل اسنپ چیست ؟
شاید تنها دغدغهای که میتواند وجود داشته باشد این است که شماره موبایل مشتری و راننده برای هم و بدون خواست آنها معلوم میشود. این دغدغه به جایی است که البته راه حل فنی دارد. کافی است اسنپ با یکی از اپراتورهای موبایل موجود قراردادی ببندد که تماسهای دو طرف را در یک جعبه سیاه دریافت و به دیگری منتقل کند تا نیازی به فاش شدن شماره موبایل طرفین هم نباشد.
به همین سادگی. میبینید، در عصر دیجیتال برای هر مشکلی راه حلی هست. شخصا امیدوارم دایناسورهای عزیز که تا سر حد مرگ در مقابل هر تغییری مقاومت میکنند از اینهمه تجربه مقاومت شکست خورده خسته شوند و به فکر کردن رو بیاورند. در مورد اسنپ شم شخصی من میگوید که حضرات از اینکه این موضوع به فکر خودشان نرسیده عصبانی هستند والا منطق موضوع که خیلی روشن است.
آقای تقوی
من فکر می کنم موضوع عصر دیجیتال آنچان در حال گسترش است که حتی قبل از اینکه دایناسورها شب از خواب بیدار شوند فردا در عصر یخبدان بمیرند ،امروز نه تنها در عرصه خدمات بلکه در عرصه توزیع کالا و سیستم های توزیع هم می بینیم چطور شرکت ها با تربیت آدم خوار های و کوسه های وحشی در بازار با بمباران تخفیفات و اشانتیون ها بر سر ویترین مغازه ها همدیگر را جر می دهند و با دهان خونی طعمه خود را می بلعند اما دیری نمی پاید که قبل از آنکه بخواهند طعمه را فرو ببرند مرگ سیستم آنها را از اکوسیستم حذف کند . هم خوشحال هستم در این عصر هستم و هم ناراحت چون باید به شدت بر هوشیاری و درک مفاهیم جدید بکوشم.
ممنون…
تحلیل زیبایی بود تشکر دارم؛ دایناسور خطاب کردن بغضیا هو خیلی بجا و جالب بود.
شما بی احترامی به یه جامعه بزرگ رو جالب میدونید؟ من وقتی این متن رو مطالعه کردم تنها چیزی که اذیتم کرد این واژه زشت بود و به نظرم اومد نویسنده از نظر ادبی نمره قبولی نمیگیره، الان میبینم که دست بالای دست بسیااار است بسیااار
تحلیل که عالی بود.
چقدر ایراد ریز و به جایی گرفتید و از همه بهتر، ارائه راه حل در پی آن بود.
لذت بردم
کاملا مشخصه یکی از ذینفع های این پروژه هستی یا حداقل راننده اسنپی، از همین ادبیات نداشته ات کاملا میشه فهمید کی هستی و ریشه ات به کجا وصل میشه، جدای همه اراجیفی که نوشتی، ی قسمت نوشته بودی آدمهای بسیار موجه بدون اینکه شناخته شوند اندازه نیازشان کار کنند توی این سیستم، احمق آنقدر شعور نداری بفهمی کسایی که با تاکسی و آژانس کار میکنند تمام درآمد خانواده شان همون تاکسی یا آژانس هست، اینجوری همون آدم خیلی موجه تصمیم میگیره برای پول بنزین ماشینش و سیگار توی جیبش دو تا مسافر اسنپی هم سوار کنه و کسی هم نفهمه در حال مسافر کشی هست و به سرعت از این آقایون خیلی موجه تعدادشان به قدری زیاد میشه که برای پول سیگار و بنزینشون تمام کار تاکسی ها رو از دستشون در بیارند و سرنوشت خانواده های تاکسی دارها و آژانسی ها چیزی جز نابودی نباشه بخاطر درآمد معقولی که اون شخص موجه میخاد کنار کار اصلیش داشته باشه، با بیرون رانده شدن اوبر از ایتالیا، فرانسه، هلند، اسپانیا، رومانی و هندوستان به زودی نوبت به ایران خواهد رسید
سلام
راجع به خانوادههایی که گفتید شاید بد نباشه چند مثال از آشنایان و اقوامم بزنم. الآن که دارم این را مینویسم، ۳ نفر از اقوام درجه دوی بنده رانندهی آژانس هستند و ۲ نفر از آشنایان نزدیک هم همینطور (البته قبلتر این تعداد بیشتر هم بود). ایشان هم همین دغدغهای که مطرح کردید رو داشتن و با اومدن اسنپ و تپسی اعتراض شدیدی نسبت بهش داشتند. از این پنج نفر، سه نفرشون امروز رانندهی اسنپ هم هستند که ببینن اگر صرف داره جای آژانس اسنپ باشن. و دو نفر از اون سه نفر مطمئن هستند که لازم باشه اسنپ رو به آژانس ترجیح میدن.
اتفاقاً ازشون که میپرسیدم، از امتیازایی که دارن راضیاند و یکیشون با تعجب میگفت جدا از این که از آژانس خیلی بهتره، من فکر میکنم اسنپ داره ضرر هم میده (این طور که متوجه شدم، درآمد شرکت نه از درصد گرفتن، بلکه از پولیه که تو حساب شرکت باقی میمونه و به نوعی نسبت مستقیم داره با تعداد مشترکین و رانندهها)
شاید وقتی قابلمههای تفلون و چدنی به بازار اومدن هم عدهای ناراحت بودن از بیکار شدنِ کسایی که قابلمه مسی سفید میکردن. بحث اینه که اگر تحجر مانع نشه، همه میتونن تو هر عصری با وضع نسبتاً خوبی کار کنن. برای رانندههای آژانس، تنها سختیش یادگرفتن تفلونکار کردن به جای مس سفید کردنه.
تاکسی و تاکسیرانی البته فضای نسبتاً متفاوتی داره که اونم به نظرم راههای خودشو داره.
ضمن تشکر از ادبیاتِ بسیار خوب و داشتهی شما، امیدوارم این پاسخ به دستتون برسه.
کاملا مشخصه یکی از ذینفع های این پروژه هستی یا حداقل راننده اسنپی، از همین ادبیات نداشته ات کاملا میشه فهمید کی هستی و ریشه ات به کجا وصل میشه، جدای همه اراجیفی که نوشتی، ی قسمت نوشته بودی آدمهای بسیار موجه بدون اینکه شناخته شوند اندازه نیازشان کار کنند توی این سیستم، احمق آنقدر شعور نداری بفهمی کسایی که با تاکسی و آژانس کار میکنند تمام درآمد خانواده شان همون تاکسی یا آژانس هست، اینجوری همون آدم خیلی موجه تصمیم میگیره برای پول بنزین ماشینش و سیگار توی جیبش دو تا مسافر اسنپی هم سوار کنه و کسی هم نفهمه در حال مسافر کشی هست و به سرعت از این آقایون خیلی موجه تعدادشان به قدری زیاد میشه که برای پول سیگار و بنزینشون تمام کار تاکسی ها رو از دستشون در بیارند و سرنوشت خانواده های تاکسی دارها و آژانسی ها چیزی جز نابودی نباشه بخاطر درآمد معقولی که اون شخص موجه میخاد کنار کار اصلیش داشته باشه، با بیرون رانده شدن اوبر از ایتالیا، فرانسه، هلند، اسپانیا، رومانی و هندوستان به زودی نوبت به ایران خواهد رسید
چقدر تحلیل جالبی داشتید آقای تقوی عزیز
امروزه در دوره گذار هستیم و کسب و کارهایی که مانند دایناسور هستند و نمیخواهند تغییری کنند، علیرغم بزرگی و قدرت محکوم به فنا هستند. در آموزش هم همین اتفاق رخ داد و مدرسین قدرتمندی که بصورت حضوری فعالیت میکردند ناچار شدند به آموزش مجازی بپردازند.
سلام راننده های آژانس هم بیان اسنپی بشن حتما باید به مفت جیب بعضی ها پر بشه با بیست در صد کمسیون
سلام لطف میکنید از جریانی که بین تاکسیرانی و اسنپ پیش اومدکه شایع است که ابتدا اسنپ میخواسته با تاکسیرانی کار کنه و حمایت اتحادیه را داشته باشه و تاکسیرانی رد کرده و بعد از موفقیت هم طبق گفته شما سنگ اندازی کرده رو به طور کامل بگید آیا اصلا حقیق دارد ؟
سلام من یه پروژه گشت راه انداختم میخوام مثل اسنپ از طریق جی پی اس گوشی نقاط گشتامو مشخص کنم ممنون میشم اون مقالات و متن پروژه رو برای کمک در اختیار من بزارید.من این موتون رو برای متن پایان نامم میخوام خواهش میکنم.