یکی از دوستانم این ویدیو را برایم فرستاد و سر صبحی کلی باعث انبساط خاطر شد. راستش برایم تداعی کننده این بوده که آدمها وقتی حق شکست خوردن نداشته باشند کارهایی را انجام میدهند که در حالت عادی غیر ممکن به نظر میرسد. خودم بارها و بارها و مدت طولانی از 20 سال اخیر در این وضعیت بوده ام و اجبارا پیروز شدم. اگر چه درد و خونریزی زیادی را باید تحمل کرد که جای پرداختن به آن اینجا نیست اما به هر حال این هم نوعی پیروزی است.
خاطرم هست که وقتی دخترم الیانا کوچک بود، بسیار تلاش میکرد تا دوچرخه سواری یاد بگیرد و موفق نمیشد. هر سال بزرگتر میشد و رشیدتر و سنگینتر و در نتیجه چرخهای کمکی که برای حفظ تعادل میبست هر روز میشکست و در یادگیری حفظ تعادل هم توفیقی نداشت. القصه، یکسال بعد از زمستان که امکان دوچرخه سواری فراهم شد، به من گفت که بیا برویم و دوچرخه سواری به من یاد بده. من هم که تجربیات گذشته را داشتم گفتم بدون چرخهای کمکی و فقط همین یکبار را برایت وقت میگذارم و اگر یاد نگیری دیگر روی من حساب نکن! نمیدانم در چشمانم و لحنم چه جدیتی دید که آب دهانش را قورت داد و گفت قبول! خلاصه رفتیم به حیاط و چرخهای کمکی را باز کردیم و سوار دوچرخه اش کردم و محکم زدم به پشتش و گفتم برو ببینم! به همین راحتی و او پا زد و رفت!
او امروز خانم رشیدی شده برای خودش و چند تا ساز میزند و چند زبان بلد است و هنرمندی است برای خودش اما هرازگاهی یاد آن خاطره میکند و شاید حکمتش را بعدا در زندگی بیابد.
ما از بچگی مرغ داشتیم.
پرواز مرغ تا ارتفاع حدود ۲ متری طبیعی است. یعنی مرغ اگر احساس خطر هم نکند به راحتی بالای دیوار میتونه بره.
ولی اینکه دوبرابر ارتفاع دیوار برود غیرطبیعی است. که اینجا اینجوری میشه:)
در مورد اینکه فرمودین آدمها وقتی حق شکست خوردن نداشته باشند مجبورند موفق شوند، آرنولد یک سخنرانی زیبا دارد.
I HATE PLAN B – ARNOLD SCHWARZENEGGER
میگه من همیشه از گزینه ی ب متنفر بودم. چون وقتی گزینه ی ب هست تمام انرژی و زمانت را در گزینه ی الف نمیذاری.
ما زمانی بهترین عملکرد را داریم که حاشیه ی امن نداشته باشیم و گزینه ی ب به ما حاشیه امن می دهد.
چون میگیم اگر شکست هم خوردیم یچی بدست میاریم به نام گزینه ی ب
اگر گوگل کنید سخنرانی کاملش در یوتیوب هست.
از بعد اقتصادرفتاری کانمن هم بخواهیم بررسی کنیم.
چون درد از دست دادن حدودا ۲ برار لذت بدست آوردن هست.
اگر به یکی بگی ۵ بار هر بار ۱۰۰هزارتومان از دست بده و یکبار ۸۰۰هزارتومان بدست بیار. قبول نمیکنه.
درحالی که برآیندش میشه ۳۰۰هزارتومان.
چون درد از دست دادن اون ۵تا ۱۰۰هزارتومان خیلی بیشتر از لذت بدست آوردن ۸۰۰تومان است.
۱- بخاطر اصل ماکیاوالی که اگر میخواهید لطف کنید خرد خرد لطف کنید و اگر میخواهید بدی کنید شدید و یکدفعه بدی کنید.
۲- بخاطر همون درد از دست دادن کانمن هربار که ۱۰۰تومان از دست بدهیم درد ۲۰۰ را تجربه می کنیم و جمعا ۱۰۰۰میشه.
این دیگه خیلی تلاش کرد به خونریزی نرسه