پرده اول ماجرا
تیم ملی فوتبال ایران از شش سال پیش تا کنون تحت رهبری یک مربی پرتغالی طراز اول جهانی به نام کارلوس کیروش به پیشرفتهای مهمی رسیده است.
این تیم با تغییر نسل و الگوی ذهنی مدیران و بازیکنان ایرانی توانسته است در آخرین رده بندی فیفا برای تیمهای ملی فوتبال جهان بالاتر از تیمهای ملی فوتبال هلند، جمهوری چک، سوئد، اتریش، نیجریه و خیلی تیمهای دیگر، در رده 22 دنیا و رده اول در قاره آسیا و اقیانوسیه قرار گیرد.
صعود بی دردسر به جام جهانی برزیل در سال 2014 و حضور آبرومند در این مسابقات و همچنین صدرنشینی بلامنازع در مسابقات انتخابی سال 2018 روسیه بدون دریافت حتی یک گل و کشف و معرفی ستاره های جوان و آینده دار به فوتبال ملی از گوشه و کنار ایران و جهان و اعتبار بخشیدن به فوتبال ایران هم از دیگر دستاوردهای این مربی خارجی فوتبال ایران است.
پرده دوم ماجرا
تیم ملی والیبال ایران به رهبری خولیو ولاسکو، به جمع شش تیم اول جهان اضافه شد. نسل طلایی والیبال ایران شکل گرفت و سیکل بسته ناکامیهای ایران در ورزشهای گروهی شکسته شد.
پرده سوم ماجرا
تیم فوتبال پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین تیم ایران و آسیا، از فصل گذشته تا کنون تحت رهبری برانکو ایوانکوویچ مربی کروات و کارآزموده قرار دارد. پس از سال 1386 که پرسپولیس با مربیگری افشین قطبی و علیرغم کسر شش امتیاز قهرمان ایران شد، این تیم برای 8 سال یک روز خوش ندیده بود.
سال گذشته بدشانسی، داوران و هزار تا متغیر دیگر دست به دست هم دادند تا این تیم علیرغم شایستگی در روز آخر از قهرمانی دور شود. امسال اما این تیم با کسب همه رکوردهای ممکن و ارائه بازیهایی سزاوارانه، در فاصله چند هفته تا پایان لیگ کشور قهرمان ایران شده است. نسل جدیدی در این تیم شکل گرفته که هر کدام از بازیکنانش مهره درخوری برای هر تیمی محسوب میشوند.
به تاریخ فوتبال ایران که نگاه کنیم، به نامهایی چون تویسلاو ایویچ (معمار تیم ایران در جام 98)، استانکو پابلوکوویچ (پیرمرد دوست داشتنی که پرسپولیس زیبایی ساخته بود)، مصطفی دنیزلی (معمار بازیهای زیبا و هیجان انگیز پرسپولیس و پاس تهران) و خیلی مربیان ریز و درشت خارجی دیگر بر میخوریم.
نتیجه گیری اینکه هر وقت که یک مربی درست و حسابی به ورزش ایران آمده اثراتش تا سالها در آن ورزش و کل جامعه مشاهده شده است.
سوال اما این است، چگونه است که ما به کارلوس کیروش سالی دو تا سه میلیون دلار پرداخت میکنیم تا بیاید و فوتبال بیمار ما را درمان کند. هزار جور هم منتش را میکشیم و به سازش میرقصیم.
خولیو ولاسکو را ازآرژانتین به ایران می آوریم صدها هزار دلار پول به پایش میریزیم تا والیبال ما را بسازد. برای بسکتبال ملی خود از آلمان مربی می آوریم و دست بر قضا طرف موفق هم میشود و قهرمان آسیا میشویم اما همین ما برای صنعت و فرهنگ و اقتصاد و شهرسازی و کشاورزی مان به دنبال بهترین های دنیا نمیرویم تا بیایند و به ما یاد بدهند که چگونه باید شهر سازی کرد تا معضل ترافیک حل شود؟
چگونه باید آموزش عالی را معماری کرد تا میلیونها لیسانس و فوق لیسانس بیکار و بی مهارت روی دست جامعه نمانند؟ چگونه باید صنعت خودروسازی را از این فروبستگی خارج کرد؟ هزاران مساله ریز و درشت دیگر در کشور ما وجود دارد که از حل آن عاجزیم اما در سیکل باطل مدیران داخلی لاینحل مانده و اوضاع هم هر روز از دیروز بدتر میشود.
به نظرم اگر کسی پاسخ این سوال را بتواند بدهد، که چرا ما وقتی در حل مساله ای ناتوانیم از سرآمدان آن حوزه در دنیا کمک نمیگیریم؟ شناخت دقیقی از سیاست و ساختار جامعه ایران بدست آورده است. بخشی از گفتگوی آقای نقویان با برنامه خط قرمز موضوع را به خوبی روشن میکند.
سلام آقای تقوی
من میگم حالا خارجی پیشکشُ٫ همون ایرانیها رو که یا به ناکجاآباد فرستادیم و یا از کشور فراری دادیم رو میتونیم ازشون بخواهیم که سرکار بیان و یه فکری بکنند. نباید از این غافل شیم که در همین حوزه ورزش هم مربی تکواندو و کشتی فرتگی ایرانی برای کشورهای دیگه مربیگری میکنه و براشون افتخار کسب میکنه.
گل گفتی آقا. خود وزیر صمت هم اون اوایل میگفت باید مدیر از خارج وارد کنیم (به نظر من وزیر صمت هم باید از خارج وارد کنیم!).
شاید مهم ترین دلیل عدم بکارگیری مدیران جهانی این باشه که آنها باید جایگزین کسانی شوند که قرار است آنها را بیاورند!