بیز استون آمریکایی که در حال حاضر ۴۳ ساله است، پس از شکست در یک استارت آپ با همکاری جک دورسی در سال ۲۰۰۶ توییتر را آغاز کرد.
کتاب آنچه پرنده کوچک به من آموخت، نوشته بیز استون به تشریح زندگی او و همچنین شکل گیری و رشد توییتر و جدا شدن او پس از سهامی عام شدن شرکت میپردازد.
داستان توییتر و بیز استون هم کمابیش شبیه سایر افراد اثرگذار عصر دیجیتال است. از ترک دانشگاه گرفته تا اخراج محترمانه از شرکتی که خودش آجر به آجر آنرا ساخته بود. از روزهای سخت آغاز و تغییرات پی در پی در طی مسیر تا دفتر مارک زاکربرگ و پیشنهاد 500 میلیون دلاری به او.
آنچه اما میتواند وجه تمایز بیز استون با سایر فعالان دنیای تکنولوژی قرار گیرد، این است که او نگاهی بسیار بشردوستانه و انسانی به مقوله فناوری و عصر ارتباطات داشته و همواره در ورای هر پیشرفتی در تکنولوژی و یا توسعه ارتباطات، قائل به توسعه رفاه و انسانیت در جهان است.
پروژه بعدی او به نام Jelly یا ستاره دریایی که به عنوان یک موتور جستجوی بشری تعریف شده هم در راستای توسعه آگاهی و اشتراک دانش نسل بشر تعریف شده است.
کتاب آنچه پرنده کوچک به من آموخت را باید بیش از یکبار خواند اما گزیده زیر را لابلای سطور آن بسیار دوست داشتم.
موثرترین شهروندان جهان کسانی هستند که کسب و کار خود را با برنامه های بشردوستانه ترکیب کرده و آینده ای سرشار از رفاه و مسئولیت مشترک و همه گیر خلق میکنند.
در دوران رونق و شکوفایی ذات انسان این است که به دنبال یک زندگی معنادارتر برود. این نیاز معمولا با توجه نشان دادن به رفاه دیگران محقق میشود.
ماموریت ما در توییتر افزایش تبادل آزاد اطلاعات برای اثرگذاری مثبت بر جهان بود و بعد از شش سال با صدها میلیون کاربر فعال و روزانه چندین میلیارد توییت میتوانستیم بگوییم در ماموریت خود موفق شده ایم.
موبایل زنجیره نهایی میان انسانهاست. ما پرارتباط ترین جامعه بشری هستیم که روی کره زمین وجود داشت است. مساله دنبال کردن دوستان و یا خانواده نیست. بازی کردن هم نیست. حتی به دسترسی به اطلاعات پیشرفته و پیگیری اخبار جهان هم ربطی ندارد. مهمترین نویدی که این وضعیت به ما میدهد، جامعه ای است که افراد آن به هم کمک میکنند.
خلق رویاها اولین و بزرگترین گامی است که برای واقعی کردن آنها باید بردارید. وقتی این حقیقت تازه را فهمیدید، جهان تازه ای از امکانات به روی شما باز میشود.
دستگاههای مسیریاب فوق العاده هستند اما اگر خودتان اطلاعات را وارد آنها نکنید، نمیتوانید به راهنمایی آنهای اعتماد داشته باشید. دنیا خیلی بزرگ است و نمیتوانید روی ساختارمند بودن آن حساب کنید. به خودتان فرصت بدهید تا مسیر را در جستجوی وابستگی احساسی به چیزی تغییر دهید.
در هر معامله و یا رابطه ای اگر شرایط به نفع هر دو طرف نباشد، برد کوتاه مدت منجر به باخت بلند مدت میشود. هیچ سود خالصی در کار نیست! یکی میبرد و یکی میبازد. در کلان جهان تراز مثبتی ایجاد نشده است.
۱ دیدگاه در “توییتر، درسهای پرنده کوچک آزادی و خوشبختی برای بیز استون و ما”