مشاهدات عصر دیجیتال
بنا بر این است که این وبلاگ محلی باشد برای به اشتراک گذاشتن تجارب و یافتههای نگارنده به عنوان مشاهدهگری که به دنیای اطراف خود به عنوان یک سیستم دقیق و بزرگ و با ذرهبین تکنولوژی نگاه میکند.
آمار عمومی منتشر شده بسیار گویا و روان وضع موجود را روایت میکنند، ضریب نفوذ اینترنت به 83% رسیده و تعداد دارندگان تلفنهای هوشمند در کشور از مرز 60% مشترکان تلفن همراه گذشته و مصرف دیتا در کشور بیش از 4 برابر شده است. در زیر هر سقفی بیش از تعداد آدمهای زنده، گجتهای متصل و هوشمند داریم و هر روز کسب و کارهای بیشتری از قالب سنتی خود خارج شده و لباس عصر جدید را بر تن میکنند به نحوی که امروز از 30 برند برتر جهان یک سوم آنها تجارت خود را بر پلاتفرمهای دیجیتال ساختهاند.
که البته این به خودی خود پدیده مبارکی است لابد و به آگاهی و رفاه بیشتری باید بیانجامد اما ظاهرا این سکه روی دیگری هم دارد. واقعیت این است که دنیا تغییر کرده است و در حالیکه سایرین عمارتهای سر به فلک کشیده خود را در شانگهای و پالو آلتو میسازند تا هر روز بیش از پیش ما را درگیر بندهای نامحسوسی که بر همه ابعاد زندگی ما زدهاند بکنند، ما در ایران مثل آلیس در سرزمین عجایب، مشغول بازی با اسباب بازیهای عصر دیجیتال نظیر تلگرام و اینستاگرام و … شدهایم.
Google تا 50 سال آینده را برنامه ریزی کرده و امروز خیلی از ما حتی بدون مشورت با او مسیر سر کار رفتنمان را هم انتخاب نمیکنیم، Apple با آیفون و آیپد رنگ دیگری به جهان زد و صنعت چاپ، پرداخت، موسیقی و خیلی چیزهای دیگر را برای همیشه تغییر داد. واقعا چه کسی فکر میکرد با 5 دلار در ماه همه آرشیو موسیقی جهان را به ما تعارف کنند؟ SAP امروز 63% تراکنشهای تجاری جهان را مدیریت میکند و در حال آماده کردن مقدمات وصل کردن همه تجارتهای بزرگ جهان به هم و بردن تجارت به سطحی دیگر است.
سوال این است، ما در ایران چه میکنیم؟ ما به عنوان تنها نسلی از بشر که هم دوران سنتی و Disconnectedness را تجربه کردهایم و هم عصر دیجیتال را چه برداشتی از این عصر داشته و به دنبال ساختن چه آیندهای هستیم؟ سیاستگذاری و پیشرو بودن پیشکش ما حتی کاربر خوبی هم برای اینهمه فناوری نبودهایم. واضح است که در غیاب درک صحیح مردم و سیاستگذاران از مختصات دنیای جدید ما صرفا به بازیچه تبدیل خواهیم شد تا بازی ساز و بازیگر.
امروز ظاهرا همه کس همه چیز را میداند و این توهم بلای جان همه شده است. یکی از پیامدهای عصر دیجیتال توهم آگاهی و دانستن است دانشمان را از توییتهای 140 کارکتری و کپشنهای اینستاگرامی میگیریم و باور داریم که همه چیز در سرانگشتان ماست در حالیکه ما همه عمله بی جیره و مواجب زاکربرگ و شرکا هستیم و هر روز بیش از پیش به آنها میگوییم که چگونه بر افکار و اعمال ما مسلط شوند. غولهای فناوری که تعدادشان هر روز در لیست ارزشمندترین برندهای جهان بیشتر میشود (لیست صد برند برتر جهان) برای بلعیدن همه دنیای دیجیتال فردا روزشماری میکنند و ما معصومانه در خواب ناز! برای ما عصر دیجیتال معنایی بیش از تلگرام و اینستاگرام و جابجا کردن ویدیوهایی زندگی شخصی دیگران ندارد.
همه آنچه در این وبلاگ به اشتراک خواهم گذاشت، تلاشی است برای ارتقا سطح آگاهی جامعه از تحولات عصر دیجیتال و تاثیرات آن بر کسب و کارها و مدیریت کار و زندگی این روزهای ما. قدر مسلم دانش و تجربه محدود نگارنده و گستردگی حوزه مورد بحث نقایص زیادی را به دنبال خواهد داشت که امیدوارم با همراهی مخاطبان هر روز بهبود یابد.
اینجا وبلاگ نیست و یک وب سایت است .
آقای تقوی عزیز
سلام
شما را از سایت آقای شعبانعلی شناختم. همیشه دوست داشتم بیش از آنچه در فایل های مذاکره از شما شنیدم، باز بشنوم و بخوانم. خیلی خوب است که اینجا می نویسید. لطفا بنویسید مرتب. تجارب شما و نگاهتان خیلی آموزنده است.