این روزها به طور مرتب تشت رسوایی است که یکی پس از دیگری از بام آسمان بر سر عده ای فرو میافتد.
یک طرف مدیر فراری بانک ملی است که عکسهای چفیه به گردنش پشت میز ریاست و در راهپیمایی در کنار عکسهای حضورش در قمارخانه های تورنتو مونتاژ میشود.
آن طرفتر، مداحانی هستند که شغلشان ارشاد مردم و سیاسیون است و اشک گرفتن از عزاداران و ناگهان تصاویر لهو و لعب و پارتیها و ارتباطاتهای آنچنانیشان مثل دم خروس از تلگرام بیرون میزند.
آن یکی خانمی که چادری بودنش را افتخار میداند و در جلوی دوربین تصویربرداری خانم محترم دیگری را به حفظ حجاب توصیه میکند، ناگهان تصاویر بی حجاب آبجو خوردنش در کنار دریاچه ژنو عالم گیر میشود.
سیاسیون ما که صراحتا میگویند اگر گندکاریهای فلانی را علنی نکردم، به این دلیل بود که هم دسته و حزب بودیم والا اگر به دور دوم انتخابات میرفتیم خدمتش میرسیدم!
آقازاده های رنگارنگی که به تاسی از پدران خوش ژن و نابغهاشان در علن تظاهر به دیانت میکنند و در خفا آن کار دیگر میکنند.
این وسط یکی مثل محمدعلی ابطحی و خیلیهای دیگر میایند و مینویسند:
انتشار تصاویر بی روسری خانم فلانی با همسرش و فرزند کوچکش که دزدکی گرفته شده اوج رذالت اخلاقی است. البته که همسر هیچ ادمی در مقابل شوهرش روسری سر نمی کند. کاش ما اخلاق داشتیم و این تصاویر خصوصی را منتشر نمی کردیم. کاش عقل هم داشتیم و میفهمیدیم زن در مقابل همسر کار بدی نکرده اگر روسری ندارد. و مهمتر کاش بفهمیم زندگی خصوصی هرکسی به خودش مربوط است.
من اما میخواهم از ایشان و سایر کسانی که انتشار دهندگان عکسهای ایشان را تخطئه میکنند سوالی بپرسم، آقای ابطحی شما آن روزی که در نماز جمعه سخنران پیش از خطبهها صراحتا کسانی که میترا و سیترا و …. نام دارند را خارج از دین دانست، چه موضعی گرفتید؟ آیا انتخاب اسم بچه در حیطه زندگی خصوصی نیست؟
آن زمان که همین خانمی که امروز دارید از حریم خصوصی او دفاع میکنید، در مقابل دوربین به بهانه حفظ همین چادر ریاکارانه حریم خصوصی کس دیگری را متعرض شد، شما چه موضعی گرفتید؟
آن زمان که یک خانم منتخب مجلس را به بهانه عکسهای مشابه از حق خود محروم و رای دهندگانشان را آزردند شما چه موضعی گرفتید؟
آیا فقط مردم عادی هستند که باید بفهمند زندگی خصوصی هر کس به خودش مربوط است یا مسئولان و سیاست گذاران کشور هم باید این را بفهمند؟
شخصا با انتشار تصاویر خصوصی آدمها به هر دلیلی مخالفم اما دو نکته در این میان باید دیده شود.
اول اینکه تک تک ما باید یاد بگیریم که این روزها، در سایه تحول دیجیتال و گسترش شبکه های اجتماعی هر کاری که میکنیم، هر جمله ای که میگوییم و یا هر عکس و فیلمی که میگیریم، قابلیت این را دارد تا در ابعاد جهانی منتشر شود. پس چیزی را نگوییم، عکسی را نگیریم و کاری را نکنیم که نتوانیم از آن دفاع کنیم.
دوم اینکه، به شخصه درمورد مجری خانمی که امروز مظلومانه با همان حجاب ریا در مقابل دوربین مینشیند و به شعور همه توهین میکند، فکر نمیکنم مردم کار بدی کردند که پته ایشان را بر آب ریختند.
ایشان و امثالهم، عمری ریا کردهاند و شبانه روز همه را نصیحت به کارهایی کردهاند که خود اعتقادی به آن ندارند. مردم حق دارند تا این تعفن ریا را کنار بزنند تا شاید این نفرین ابدی دست از سر کشور ما بردارد.
عکسهای ایشان هیچ جذابیت معمول دنیای آنلاین برای به اشتراک گذاشته شدن را ندارد مگر همان به تصویر کشیدن دورویی ایشان، والا کیست که منکر شود که آنچه ایشان میکنند حق طبیعی و انسانی هر آدم دیگری است. خیلی از انتشار دهندگان خودشان عکسهایی به مراتب قابل توجهتر دارند اما آنها نمیآیند در تلویزیون مردم را نصیحت کنند و ریا بورزند.
واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کین همه قلب و دغل در کار داور میکنند.
یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر میکنند.
مشکل فوق العاده بزرگی که ما با اون روبه رو هستیم اینه که، بالای ۹۰ درصد ما به کاری که می کنیم و به حرفی که می زنیم اعتقاد نداریم. و همین اعتقاد نداشتن و دو رویی باعث شده که دیگه تاثیرگذار هم نباشیم. باعث میشه هرکاری هم بکنیم در دیگران نتونیم نفوذ کنیم و نتونیم ذهنیتشون رو عوض کنیم.
اینه که هرچی در مورد حجاب حرف بزنیم، عملا اتفاق خاصی نمیفته.
اینه که هرچی در مورد کمک به فقرا حرف بزنیم، عملا فقیر کمتر نمیشه.
اینه که هرچی در مورد رفاه مردم حرف بزنیم، عملا رفاه مردم تغییری نمی کنه و…
من فکر میکنم مشکل از سیستمی باشه که با حفظ ظاهر و با چادر و چفیه و … میشه ارتقا پیدا کرد. به هر حال سیستم اگر درون آدمها و لیاقت آنها را نگاه نکند هر فرصت طلبی متوسل به ظاهر سازی میشه – کاری که کراوات ۴۰ سال قبل انام میداد الان یقه بسته و چادر انجام میده . مشکل اینجاست که این البسه و پوشش تبدیل به ابزار کاسبی شدن – شرط میبندم اگر در یک کشور دیگر هم مراتب سازمانی و پاداش و منفعت مطابق با چنین چیزهایی تقسیم بشه باز هم افراد زیادی تغییر پوشش میدن و سود میکنند. اصلا چه کاری از این راحت تر ؟ تغییر ظاهر و پوشش برای گرفتن امتیاز برای هر بی سروپایی به سادگی آب خوردنه و چه کاری از این راحت تر؟ مهم اینه که این پوشش های عوام فریبانه به عنوان ملاک ارزش آدمها حذف بشه و گرنه شارلاتان منفعت طلب ریاکار فراوان است
جدا از اصل نوشته آقای تقوی که درباره ریاکاری و واعظان بی عمل،می باشد، چیزی که بیشتر توجه من نوعی را جلب می کند شگفتی های تحول دیجیتال است و درک عمیق این مطلب که ما در خانه های شیشه ای زندگی می کنیم و جایی از این خانه نیست که از نور آفتاب در امان باشد و همه چیزمان عیان است. بحث های مربوط به تحول دیجیتال آقای علوی را در آکادمی دیجیتال گوش داده بودم ولی وقتی امروز در سایت تابناک ماجرای میرخان را خواندم و موج عظیمی که در مدت کوتاهی بعد از انتشار ویدوئوی میرخان به پا شد و حتی پا را از مرزها فراتر گذاشت به این تحول یقین پیدا کردم مانند کسی که از گرمای آتش برایش می گویند ولی آن را وقتی می فهمد که دستش بسوزد.
سلام.ممنون از سایت مفید شما.
نوع سنجش، فقط