در گفتگویی با یکی از دوستان اپلیکیشنی به من معرفی شد به نام PhotoMath که با آن میتوانید هر مساله ریاضی را اسکن کرده و جواب و جزییات راه حل را ببینید!
یعنی حتی زحمت تایپ کردن در کامپیوتر و یا فشار دادن دکمه های ماشین حساب را هم لازم نیست به خود بدهید!
راستش خونم به جوش آمد و یاد سالهای تحصیل و تدریس در دبیرستان و دانشگاه افتادم. یاد جبر و آنالیز، مثلثات، هندسه تحلیلی و ریاضیات جدید و حسابان و سه معادله و سه مجهول و هزار یک مزخرفی دیگری که در دبیرستان به زور دگنگ توی کله امان کردند و بعدها من هم همانها را توی کله بچه های مردم کردم افتادم. بگذریم از درس احمقانه ای به نام محاسبات عددی و یا معادلات دیفرانسیل که عملا سعی داشتند از ما به عنوان ماشین حساب و کامپیوتر کار بکشند.
در آن سالهایی که ریاضیات تدریس میکردم، بارها بچه ها از من پرسیدند که آقا معلم، این چیزها به چه درد ما میخورد؟ و پاسخ این بود که بعدا خواهید فهمید! بعدا اما هرگز برای خود من هم نیامد! البته ریاضیات تازه بهترین قسمت ماجرا بود چون به هر حال کسی که ریاضی نفهمد به نظر من بعید است چیز دیگری هم بفهمد. آنهمه تاریخ تحریف شده و عربی و معارف اسلامی و غیره واقعا دردناک بود.
امروز در میانه عصر دیجیتال واقعا نظام آموزشی کشور ما چقدر همگام با نیازهای جامعه تعریف شده و چقدر در راستای تحول دیجیتال خود را آماده به تغییر میبیند؟
با مطالعه بسیار سطحی در مسیر طی شده کشورهای توسعه یافته خیلی سریع به این نتیجه میرسیم که آموزش و پرورش ستون فقرات توسعه یک کشور است. در واقع بخش مهمی از عقب ماندگی کشورها، مدیون سیستم معیوب آموزش و پرورش آنهاست. در ایران اما به نظر میرسد اوضاع خیلی وخیمتر از آنی است که به نظر میرسد.
بچه ها درگیر یک حجم عظیم از محفوظات به درد نخور شده اند که ظاهرا شبیه سواد است ولی کوچکتریم منفعتی برای حال و آینده آنها نخواهد داشت. به دلیل اینکه یک دختر دانش آموز دارم بارها و بارها درگیر این بحث شده ام که دانش آموزان مدارس خارجی در ایران و یا دانش آموزان شاغل به تحصیل در کشورهای دیگر بی سواد بار می آیند!!! جدول ضرب هم بلد نیستند و این دانش آموزان جان بر کف ایرانی هستند که کلی معلومات دارند و در ریاضی و سایر علوم دقیقه سرآمد هستند! نمیدانم اما چرا پس خروجی اینهمه علم و دانش چنین ماتم سرایی برای ما شده است و خروجی آن بچه های بی سواد خارجی اینهمه تکنولوژی و رفاه؟
ویدیوی گفتگوی برنامه خط قرمز با علی عبدالعالی را شاید ده بار دیده ام و هر بار هم حرص میخورم! شاید بد نیست شما هم حرص بخورید.
پیام خصوصی
عنوان تیتیر شده جکایت به جای حکایت
من موافق نیستم. ریاضیات ورزش مغزه و باعث خلاقیت میشه. اگه الان می بینین سطح سواد این قدر پایینه اشکالش از بچه های ماست نه از درس ریاضیات. و اتفاقن اصل اشکال در امثال این اپلیکیشنهاست که فکر کردن رو ازشون گرفته.
ریاضیات و درسهای وابستهش قدرت استنتاج به ما میده. چطور ممکنه کسی بگه درس به درد نخوریه؟؟؟
من با شما موافقم! خودم هم ریاضی خوانده ام و هم درس داده ام! فکر کنم مطلب را با دقت مطالعه نفرمودید.
ممنون از توضیح! بله با دقت نخونده بودم و خیلی هم از شما متعجب بودم!
ما در دانشگاه درسی داشتیم به نام تحقیق در عملیات که خلاصه میشه گفت با استفاده از برخی تکنیک های ریاضی سعی در بهینه یابی داشت.
از استادمان پرسیدیم آخه وقتی کامپیوتر خیلی سریع و راحت این کار را انجام میدهد یاد گرفتن اینها به چه درد ما می خورد؟
پاسخ او این بود که به مرور بدون اینکه متوجه باشید این درس دارد شیوه تفکر شما و نحوه نگاه شما را تغییر می دهد. میگفت ذهن شما دارد یاد می گیرد که مانند یک مدیر فکر کند.
مطمئنا آموزش ریاضی در مدارس نیز چنین تاثیراتی روی شیوه تفکر آنها خواهد داشت اما اینکه آیا سیستم ما بهتر است یا سیستم کشورهای اسکاندیناوی، الله اعلم.
دقیقا و ما از دبستان تا دانشگاه با همین سبک اومدیم
بقول محمدرضا شعبانعلی دانشگاه جای درس خوندن نیست جای یادگیری سبک زندگی و تحول فکریه
سلام،
من هر جایی مطلبی در این مورد باشه نمی توانم خودم رو نگه دارم و کامنت نگذارم.
این که مشکل داریم رو همه می دانند اما هیچ کس جواب رو نمی داند.
حالا خوبه کسانی که به جواب های بهتر رسیدند بپرسیم شاید جواب آنها به درد ما هم خورد.
امتحان کنیم. نترسیم. چرا بترسیم اگر از خودمون مطمئن هستیم چرا از آنهایی که خروجی بهتر دارند نپرسیم. چرا این رو پذیرفتیم که مثلاً در مورد خودرو و سایر چیزها از آنها که خروجی بهتری دارند بپرسیم (البته این را هم شک دارم به نحوۀ پرسیدن) اما خوب در مورد چیزهای دیگر بپرسیم تحقیق کنیم . چرا کل خروجی خودمان را با تعدادی المپیادی مقایسه می کنیم و بعد به نتیجه می رسیم که به به و چه چه
البته من انتقادی به این ویدئو دارم که داره تاکید می کنه که مشکل از مفاد هست من می خواهم بگویم علاوه بر مفاد، پروسه خیلی مهمه، نحوۀ رسیدن به این داده ها، فقط محتوا نیست بلکه آیتم های دیگری هم هست،
یکی از دلمشغولی های من طی این سالها همین بوده و هر جا متنی دیده ام و مطلبی بوده سعی کرده ام بخوانم
حیفم میاد این مثال رو همیشه می زنم اینجا نیاورم : مثلاً شاید شخصی بگوید چرا مساحت و محیط دایره را تدریس می کنند خوب ریاضی همین چیزهاست نمی توانی جذر و مساحت و محیط را حذف کنی (البته با نفس حذف موافقم اما نه هر چیزی) اما روش تدریس و پروسه رسیدن خیلی مهمه، اگر فرضت داشتید از یکی از دانش آموزان ابتدیی که در خانواده خودتان یا در فامیل هست در مورد روش تدریس عدد پی بپرسید بعد به عمق فاجعه پی می برید
امثال اقای عبدالعالی خواهشا حرف نزنن که کتابهای کنکورشون برای رشته برق پر شده از فرمول ریاضی
اگه این خزعبلات ریاضی رو ما تو مدرسه نمیخوندیم اون چرتایی که تو دانشگاه به ما درس میدادنو چطوری میفهمیدیم؟؟
١١٨ سال از بهترین سالهای زندگیمو صرف خوندن همین خزعبلات کردم
میدونید بنظر من اتفاقا یاددان همین خزعبلات اصلا چیز بدی نیست به شرطی که بفهمیم واقعا به چه دردی میخوره
نمونش اینکه در مدرسه واحد امار داشتیم در دانشگاه هم همینطور فقط به ما فرمولا رو معرفی کردن و مجبور بودیم حفظ کنیم اما حالا بعد از سالها تازه مفاهیمی مثل امید ریاضی و رابطه برنولی رو دارم زندگی میکنم
متاسفانه سیستم اموزشی ما طوریه که اصلا کاربردی و عملی مفاهیم رو یاد نمیده معلمانی هم داریم با کمترین حقوق از سر اجبار و بدبختی معلم شدند و طبیعتا وقتی عشق نباشه صرفا از سر وظیفه یاد میده و از سر اجبار دانش اموز درس پس میده
من با گوشی تایپ کردم و متاسفانه تایپ بعضی کلمات در پیام قبلی اشتباه شد عذر خواهی میکنم
بنظرم در آموزش ریاضیات چیزی که مهمه اینه که مفاهیم را یاد بگیریم مثلا بفهیم مشتق یا انتگرال یعنی چه و کاربردی دارند ولی اینکه بیاییم انتگرال چند گانه را بخوانیم جز اتلاف وقت چیزی نیست. بهتر بود بجای اینها مهارتهایی مثل تخمین زدن ، برآورد کردن و غیر را یادمان می دادند.
من هم با نظرات ایشان موافقم، و معتقدم آموزش و پرورش ریشه بسیاری از مشکلات جامعه ماست. اما کدام یک از ما حاضر است در این زمینه کاری انجام دهد؟
امیدوارم یک روز در خود متمم یا سایتی مانند آن به آموزش کودکان بپردازند.
من با نظر شما به طور کلی موافقم. اما در مورد بخش هایی ازش صحبت دارم.
من نمی دونم رشته تحصیلی شما چی بوده که محاسبات عددی خوندید. ولی رشته تحصیلی من کامپیوتر بوده و من همون زمان که دانشگاه بودم و این درس رو می خوندم، به نظرم اگه یه درس ریاضی برای رشته کامپیوتر باید اجباری باشه اون محاسبات عددی هست. چون واقعا به ما نشون میده که کامپیوتر چطور می تونه مثلا انتگرال معین رو به دست بیاره و اگه ما بخوایم برنامه ای بنویسیم که نیاز به اعمال ریاضی مشابه داشته باشه باید از روش های محاسبات عددی استفاده کنیم. چون کامپیوتر که نمی تونه از روش های معمولی که تو دبیرستان و دانشگاه تدریس میشه مشتق و انتگرال بگیره. و حالا من به عنوان یه برنامه نویس، با اینکه ریز اون روش ها رو یادم نیست، ولی می دونم همچین روش هایی وجود داره.
ولی شما برو تو کنکور کارشناسی ارشد کامپیوتر ببین که این درس به عنوان یکی از دروس مشترک برای تمام گرایش ها هست و سوالاتش اکثرا به گونه ای هست که گزینه هاش مثلا تا ۳ رقم اعشار با هم مشترک هستن و تفاوت تو اعشار چهارم هستش(۳.۴۵۶۷ و ۳.۴۵۶۹). یعنی شما برای رسیدن به جواب ( که تو این روش ها ممکنه با ۱۰ بار عمل ضرب کردن به دست بیاد) باید ضرب ها رو با چهار رقم اعشار انجام بدی. یعنی فقط معنیش سرعت عمل در ضرب کردن چنین اعدادی هست که واقعا خنده دار هست. حداقل برای رشته کامپیوتر که اصولا کارش مکانیزه کردن این اعمال باید باشه. ( البته شاید روش های کنکوری! هم داشته باشن که بنده همیشه تو این روش ها ضعیف بودم).
هدفم از این همه حرف این بود که بگم این مورد محتوای درسی هم مثل خیلی چیزای دیگه که تو کشور ما فقط یه مضحکه ازش باقی می مونه ( تهیه مقاله ISI یا پایان نامه برای افراد با دریافت پول، انتخابات بدون احزاب واقعی و …) شاید خودش اصولی و درست باشه، چون سر فصل هاش از جای دیگه اومده که کاربرد واقعی داشتن، اما به ما که رسیده اون چیزی شده که نباید.
سلام و تشکر
یکی از علایق قلبیمه که بالاخره بفهمم سینوس و کسینوس چی هستند، در حد دایره کشیدن و توش مثلث درآوردن و به دست آوردن ضلعهاش فهمیدم ولی دوزایم نیفتاد که چرا تبدیل به روابط و معادلات شدند … با همین وضع کنکور ریاضی دادم، همین دیفرانسیل و انتگرال ها رو به بچه های فامیل هم دادم.
مشکل اصلی ما نداشتن معلم باسواده که بتونه درس رو تفهیم کنه. در فنلاند از هر ده نفر متقاضی یک معلم قبول میشه و در روش تدریس و مباحث درسی آزاده. اگه این آزادی رو به معلم های ما بدن، بچه ها ضرب و تقسیم هم یاد نمی گیرند.
فکر کنم زندگیم داره شبیه چیزهایی که می سازیم میشه دیگه کامپیوتر نقشه پردازش را نداره و فقط یک نود و اتصال دهنده هست همه چیز در سرور
یکی انتگرال حل می کنه، بقیه نگاه می کنند:)
سلام. قبل از هر چیز عذار خواهی میکنم اگر طولانی نوشتم.
جناب تقوی با این که حرص خوردن هم داره ولی من واقعا بیشتر ناراحتم.
وقتی حساب میکنم میبینم ما از اول ابتدایی تا پایان دوره متوسطه تقریبا ۱۳۷۰۰ ساعت از ساعتهای دوران بی نظیر جوانی رو صرف یادگیری بیهوده ترین چیزها کردیم. و الان در سالهایی که باید سالهای شکوفایی و کار ما باشه در بهترین حالت ساعتی ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومن خرج کلاسهای مختلف مهارت آموزی، ارتباطات و … میکنیم تا شاید فقدان آموزش مناسب سالهای قبل رو در حد ناچیزی جبران کنیم؛ ناراحت میشم. وقتی می بینم کسانی که متولی بررسی این امور هستند خودشون سرگرم مسائل بیهوده تر هستند ناراحت می شم.
متاسفانه گردانندگان سیستم آموزشی ما کسانی هستند که هیچ وقت نمی نشینند فکر کنندوچیزهای زائد رو از سیستم پاک کنن. تا جایی که دیدم همیشه چیزهای زائد که هرگز به درد کسی نخورده به این سیستم آموزشی اضافه شده. تاریخ تحلیلی صدر …. اندیشه های …. وصایا ….و الی ماشالله
همه اینها را گفتم تازه الان یاد خاطره ای افتادم.
ما سال دوم دانشگاه در رشته برق سه واحد استاتیک داشتیم. به هر کس میگفتیم ما استاتیک داریم میگفت چه ربطی به برق داره. القصه همه بچه ها جمع شدیم و یک نامه اعتراضی نوشتیم که قربانت شوم. لااقل یک درس دیگر از رشته خودمان برایمان در نظر بگیرید. اخر برق را چه به استاتیک. نامه وصول شد و گفتند که بررسی میکنیم. دو هفته گذشت و یک کمیته ای تشکیل شد که مساله را که به نظر مهم هم میامد بررسی کنند. نتیجه اش شد یک عدد جزوه ۳۰ صفحه ای با موضع پیچها که به درس استاتیک اضافه شد.
پیشرفتهای ما هم این شکلی بودن.
ممنون از این متن تفکربرانگیزتون . با آقای عبدالعالی اولین بار در سایت بیشتر از یک نفر آشنا شدم و کار ایشون رو پسندیدم.دوستانی که تمایل دارند صحبت های بیشتری از ایشون ببیند میتونن برنامه پرسشگر شبکه۷ رو در اینترنت جستجو بفرمایند.آرشیوی از گفتگو های ایشان موجود می باشد که فکر میکنم مفید باشه.