Tag: تحول دیجیتال

  • تحول دیجیتال و شغلهای نوظهور

    یکی از سوالات خیلی مرسوم دید و بازدیدهای فامیلی که در همه دوران تاریخ بشر از عصر یخبندان تا همین عصر دیجیتال از بچه ها پرسیده میشده این است که، عمو جان دوست داری وقتی بزرگ شدی چه کاری بشوی؟

    طعمه مذکور هم با خجالت ذاتی مختص بچه های دنیای آفلاین میگفت دکتر یا مهندس یا خلبان! فامیل مورد نظر هم بادی به غبغب انداخته و با خرسندی قربانی را تشویق میکرد که خوب درسش را بخواند و قس علیهذا! این روزها اما توصیه ایمنی این حقیر این است که بهتر است دنبال سوالات دیگری بگردیم تا وقتی طرف پاسخ داد مثل آلیس در سرزمین عجایب ماتمان نبرد که کلا طرف چی گفت؟ مارو دست انداخته یا چی؟

    شغلهای نوظهور تحول دیجیتال

    تحول دیجیتال شغلهایی را ایجاد کرده است که تا ۱۰ سال پیش اساسا تصور وجودشان هم نمیرفت و حتی همین امروز هم درک بسیاری از این مشاغل آسان نیست. خیلی از والدین یا همسران عصر دیجیتال که میبینند دلبندشان تا لنگ ظهر میخوابد و بعد هم در زمان بیداری دائما مشغول کامپیوتر بازی است نگران اعتیاد و یا انحرافات دیگر میشوند. برای تغییر ذائقه هم که شده شاید بد نیست نگاهی به لیست برخی از این شغلها بیاندازیم تا اگر به پست یکی از متصدیان این مشاغل خوردیم خیلی هم پرت جلوه نکنیم.

    متخصص دیجیتال مارکتینگ Digital marketing specialist

    صنعت بازاریابی یکی از آن بخشهایی از دنیا است که در ده سال گذشته به شکل حیرت آوری تغییر کرده و همچنان نیز در حال تغییر و تحول است. از ایمیل مارکتینگ که بگذریم، ده سال پیش همه چیز در این صنعت آفلاین بود، اما امروز همه چیز آنلاین شده و بررسی رفتار کاربران در شبکه‌های اجتماعی و همچنین آنالیز جستجوهای آنها که ناشی از اتصال مداوم مصرف  کننده ها به سازمانها است، کل مفهوم بازاریابی را تغییر داده است.

    شغلهای نوظهور تحول دیجیتال متخصص دیجیتال مارکتینگ

    مدیر شبکه های اجتماعی Social media manager

    ده سال پیش شبکه های اجتماعی در دوران نوزادی خود بودند. فیسبوک وجود داشت اما مخصوص استفاده دانشجویان دانشگاه هاروارد بود. لینکدین به یکسالگی خود نرسیده بود و توییتر خیلی مانده بود تا پا به دنیا بگذارد. امروز اما تقریبا سه چهارم بزرگسالان به شکلی در یکی شبکه های اجتماعی عضو هستند و در نتیجه شغلی به نام مدیر شبکه های اجتماعی برای سازمانها بوجود آمده است. تنها وظیفه متصدی این شغل این است که حضور دائمی و با کیفیت سازمان متبوع خود را در همه شبکه های اجتماعی مدیریت کرده و با ارائه محتوای هدفمند مراقب تداوم ارتباط مشتریان و سازمان باشد.

    مدیر ارشد صدای مشتری Chief Listening Officer

    این یکی شغل واقعا جالب است. وظیفه این فرد در سازمان این است که در دنیای آنلاین و آفلاین به ارزیابی اثربخشی کانالهای ارتباطی سازمان با مشتریان پرداخته و مطمئن شود نظرات مشتریان در برنامه ریزیهای سازمانی لحاظ میشود. (امیدوارم کسی در فرهنگستان هوس معادل سازی برای این شغل را نداشته باشد چون واقعا دیگر نمیدانیم مدیر ارشد شنوایی را کجای دل صاحب مرده مان بگذاریم)

    صدای مشتری

    بلاگر Blogger

    از اواخر دهه ۹۰ بلاگرها در قالب افرادی که خاطرات و یا علایق خود را در دنیای آنلاین به اشتراک میگذاشتند وجود داشته اند اما اینکه بلاگر بودن تبدیل به شغل ثابت و منبع درآمد آدمها باشد موضوعی دور از ذهن بود. امروز اما وبسایت هافینگتون پست با ۱۱۰ میلیون بازدید کننده منحصر بفرد در واقع مشهورترین وبلاگ دنیا است و صحبت از ارزش یک میلیارد دلاری آن است. از این مثال خیلی غیر معمول که بگذریم، خیلی از ما کسانی را میشناسیم که با نوشتن در دنیای آنلاین زندگی خود را میگذرانند.

    آریانا هافینگتون

    متخصص سئو SEO Specialist

    احتمالا ده سال پیش اکثریت مطلق آدمها حتی نمیدانستند SEO مخفف چه چیزی هست ولی الان بسیاری از شغلهای دنیای دیجیتال مربوط به حوزه SEO میشوند. واقعا این آدمها به چه دردی قرار است بخورند؟

    متخصصین سئو در واقع وظیفه دارند، وبسایت سازمانها و محتوای آنها را به گونه ای بهبود دهند تا در موتورهای جستجو همواره به عنوان گزینه های اول معرفی شده به جستجوگران قرار گیرد. اگر میخواهید بپرسید خب که چی بشود باید عرض کنم که شانس شما برای دیده شدن در صفحه دوم جستجوهای گوگل عملا صفر است، پس باید در صفحه اول باشید.

    متخصص سئو

    طراح اپلیکیشن و اپلیکیشن نویس App developer و APP Designer

    اپ استور اپل در ۱۰ جولای ۲۰۰۸ افتتاح شده و تا امروز بیش از دو میلیون و دویست هزار اپلیکیشن را میزبانی کرده است. اپلیکیشنهای روی اپ استور بیش از صد میلیارد بار دانلود شده اند و اپل در سال ۲۰۱۶ درآمدی بیش از ۲۰ میلیارد دلار از اپ استور داشته است. (حالا باز هم بگویید فضای مجازی!!!)

    به نظر من اپلیکیشنها برای اقتصاد دیجیتال مثل مغازه ها برای اقتصاد آفلاین هستند. در نتیجه کسی که معمار خوبی باشد و بتواند مغازه خوبی طراحی کند حتما کلی پول گیرش خواهد آمد، درست مثل آرشیتکتهای دنیای آفلاین. از طرف دیگر وقتی که طراحی تمام شد، باید کسی باشد تا نقشه طراح را به یک بنای حسابی تبدیل کند! همان کسی که در دنیای آفلاین اسمش بنا بود در دنیای انلاین اسمش میشود developer.

    اپ استور

    متخصص رایانش ابری Cloud computing specialist

    این یکی از همه آنهای دیگر سخت تر است! فکر کن باید به پدر دختر مورد علاقه‌ات که ۶۵ سال دارد توضیح بدی که شغلت چیست؟ خب در واقع من کسی هستم که تلاش میکنم داده‌ها و راهکارهای نرم افزاری سازمان را روی یک دیتا سنتر در جای دیگری از دنیا به گونه ای مدیریت کنم که همیشه در دسترس باشند و امنیتشان هم تضمین شود.

    تحلیلگر بزرگ داده Big data Analyst

    با تحول دیجیتال هر سازمانی دهها سیستم را به خدمت گرفته است تا فرآیندهای سازمانی را به سرانجام برساند و این سیستمها دائما در حال تولید داده هستند. تحلیلگر کسی است تلاش میکند از وسط همه حجم انبوه داده‌های مرتب و نامرتب و ساختار یافته و بی ساختاری که سیستمهای متعدد هر سازمانی تولید میکنند بفهمد واقعا چه اتفاقی در سازمان دارد میافتد و مدیران باید چگونه تصمیم گیری کنند.

  • فیل تحول دیجیتال در تاریکخانه مدیران سه‌لتی

    مقدمه

    مجموعه ورزش انقلاب در شهر تهران، بی شک یکی از ثروتهای بی بدیل این شهر بوده و وجودش غنیمتی است برای کسانی که میخواهند اندک زمانی را دور از هیاهوی شهر، به خود و دوستانشان بپردازند.

    مسلما باشگاه انقلاب یکی از مکانهای مورد علاقه من بوده و برای همه زحماتی که مدیران مجموعه کشیده اند ارزش و احترام قائلم، اما به نظرم آمد که از این تجربه کاربری وحشتناک خودم استفاده کنم تا هم شاید مشکل حل شود و هم اینکه موضوع درک تحول دیجیتال به خوبی مطرح شود.

    قصدم از نوشتن این پست، این است که نشان دهم چگونه عدم درک صحیح از الزامات تحول دیجیتال میتواند اختلالات جدی در کسب و کارها ایجاد کرده و همه را از کرده خود پشیمان کند.

    اصل موضوع:

    مدتی است که مدیریت مجموعه، تصمیم گرفته است تا کار خرید بلیط مهمانها را که قبلا با دریافت وجه نقد و توسط نگهبانان با کمترین کنترل ممکن به انجام میرسید، از طریق وبسایت مجموعه و صرفا با پرداخت الکترونیکی به انجام برساند.

    تا اینجا، مشکل به درستی تشخیص داده شده و راه حل هم تقریبا همین است که انتخاب شده است.

    مشکل اما از اینجا آغاز میشود که مثل همه چیزهای دیگری که مدیران سه‌لتی تصمیم به اصلاحش میگیرند، راه حل اجرا شده نه تنها منجر به درست کردن ابرو نشده بلکه چشم طرف را هم از حدقه بیرون آورده است.

    برای اینکه حرف بی سند و مدرک نزده باشیم بیایید یکبار راه حل طراحی شده را با هم مرور کنیم:

    • در هنگام ورود به مجموعه شما متوجه میشوید که باید از طریق درگاه اینترنتی مجموعه بلیط مهمان تهیه کنید. نگهبان شما را به گوشه ای راهنمایی میکند تا کار انجام شود. (دهها نفر دیگر هم در همین وضع مشغول ور رفتن با گوشی خود هستند)
    • وارد سایت مجموعه میشوید. http://enghelabsportcomplex.ir/
    • قسمت بلیط میهمان را انتخاب میکنید (یک کلیک)

    • کد عضویت خودتان را که یک شماره 14 رقمی است وارد میکنید. و دکمه تایید را میزنید. (15 کلیک)
    • تاریخ بلیط را به شکل روز و ماه و سال و تعداد بلیط را مشخص میکنید. (4 کلیک)

    • یک کد 6 رقمی را برای اثبات اینکه ربات نیستید وارد میکنید و دکمه پرداخت را میزنید. (2 کلیک)
    • صفحه مرور اطلاعات برای شما باز میشود و همه اطلاعات داده شده تا کنون برای تایید به شما نمایش داده میشود و شما باید با یک تیک شرایط استفاده از مجموعه را قبول کنید و سپس به درگاه پرداخت شرکت سداد وصل میشود. (2 کلیک)

    • بعد از وصل شدن به درگاه باید همه کارهای نرمال اعم از وارد کردن شماره کارت 16 رقمی، رمز دوم حداقل 5 رقمی، کد سه رقمی امنیتی و تاریخ انقضای 4 رقمی و کد امنیتی 6 رقمی را وارد کنید. (حداقل 34 کلیک)

     

    • دکمه پرداخت را میزنید و با تکمیل خرید به سایت مجموعه باز میگردید و از ماشین پیاده شده و تاییدیه را روی موبایل به نگهبان نشان میدهید و او کد تاییدیه را وارد سیستم میکند.

    باشگاه انقلاب

    چند نکته:

    • قاعدتا شما با لپتاپتان به باشگاه انقلاب نمیروید و همه این پروسه روی اسکرین اسمارت فونها قرار است انجام شود.
    • انجام همه این پروسه نیازمند حداقل 58 کلیک برای ورود اطلاعات و رفتن به 5 اسکرین مختلف است.
    • حداقل مدت زمان انجام برای طی پروسه برای یک کاربر حرفه ای و مسلط، در صورتیکه اشتباهی در ورود اینهمه اطلاعات نداشته باشد 4 دقیقه خواهد بود.
    • برای ثبت کد لازم است از ماشین پیاده شوید و گوشی خود را به دست نگهبان بدهید.
    • کندی و پیچیدگی راه حل، باعث بوجود آمدن صف طویلی از خودروها برای ورود به مجموعه در هر سه ورودی و پس زدن ترافیک به گذرگاههای اطراف میشود.

    برای حل هر مشکلی از طریق ابزارهای دیجیتال، اولین و مهمترین نکته طراحی یک تجربه کاربریUser experience  بسیار ساده و سریع است، که در این مورد توسط طراح محترم و ناکاربلد به کلی نادیده گرفته شده است.

    سوال این است که:

    واقعا آیا استفاده از سرویس آسان پرداخت یا یکی از ارائه دهندگان سرویس پرداخت روی USSD به ذهن طراح نرسیده است؟

    آیا نمیشد اقلا کاری کرد که هر عضو مجموعه، یکبار چندین بلیط مهمان بخرد و با یکبار طی کردن پروسه شگفت انگیز طراحی شده، چندین بار مهمان وارد کند؟

    نمیشد اقلا کاری کرد که یک بارکد روی کارتها داشت، که با اسکن کردن بارکد اقلا تعدادی کلیک حذف شوند؟

    نمیشد یک دستگاه خودکار(شبیه همانی که در فرودگاه از ما عوارض خروجی میگیرد) در سه ورودی کار گذاشت، که آدمها با اسکن کردن کارت عضویت و استفاده از کارت بانکی خود در 20 ثانیه بلیط بگیرند؟

    حضرات یک چیزی شنیده‌اند که همه چیز باید دیجیتال شود و احتمالا اولین پسرخاله دم دست خودشان را هم صدا کرده‌اند تا Solution بدهد؛ غافل از اینکه آنجایی که حضرات مدیران سه لتی از فیل تحول دیجیتال لمس فرموده‌اند، دم فیل هم نبوده است.

    فیل تحول دیجیتال

    پیل اندر خانهٔ تاریک بود

    عرضه را آورده بودندش هنود

    از برای دیدنش مردم بسی

    اندر آن ظلمت همی‌شد هر کسی

    دیدنش با چشم چون ممکن نبود

    اندر آن تاریکیش کف می‌بسود

    آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد

    گفت همچون ناودانست این نهاد

    آن یکی را دست بر گوشش رسید

    آن برو چون بادبیزن شد پدید

    آن یکی را کف چو بر پایش بسود

    گفت شکل پیل دیدم چون عمود

    آن یکی بر پشت او بنهاد دست

    گفت خود این پیل چون تختی بست

    همچنین هر یک به جزوی که رسید

    فهم آن می‌کرد هر جا می‌شنید

    از نظرگه گفتشان شد مختلف

    آن یکی دالش لقب داد این الف

    در کف هر کس اگر شمعی بدی

    اختلاف از گفتشان بیرون شدی

  • اقتصاد دیجیتال چیست؟

    یک روز از زندگی دیجیتال

    تصور کنید میخواهیم به سفر برویم، بلیط سفر را آنلاین و از طریق وبسایت شرکت هواپیمایی مورد نظر خریده و یک روز قبل از پرواز به صورت آنلاین کارت پرواز الکترونیکی خود را دریافت کرده و صندلی و غذای مورد نظر خود را برای طول پرواز سفارش داده‌اید.

    روز سفر از طریق یک اپلیکیشن نزدیکترین سرویس تاکسی آنلاین به فرودگاه را دریافت کرده و در فرودگاه بدون نیاز به مراجعه به کانتر پرواز صرفا چمدان خود را به کانتر دیجیتال موجود تحویل داده و با اسکن کردن پاسپورت و کارت پرواز خود به قسمت بازرسی بدنی که استثناً هنوز توسط آدمها انجام میشود مراجعه میکنید. پرواز خوبی داشته باشید!

    این بخشی از یک فیلم تخیلی نیست بلکه همه و همه همین الان در واقعیت وجود دارند و هر روز توسط هزاران نفر استفاده میشوند. شاید پرده دیگر همین نمایش این باشد که مسافر این پرواز جراح متخصصی باشد که از طریق یک ربات صنعتی که هزاران کیلومتر آنطرفتر در اطاق عمل به صورت آنلاین گوش به فرمان دکتر است، در طول پرواز یک عمل جراحی را به انجام برساند.

    واقعا دنیا دارد به کدام سمت میرود؟ برای درک صحیح از روندی که جهان امروز ما در حال طی کردن آن است باید مفهوم اقتصاد دیجیتال و تحول دیجیتال را درک کنیم.

    اقتصاد دیجیتال چیست؟

    اقتصاد دیجیتال در واقع شامل تمام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی که بر روی شبکه‌های مخابراتی توسط نرم افزارهای مختلف و با استفاده از Big Data انجام میشوند خواهد بود.

    در سایه فناوریهای رشد یافته و شکل گرفته‌ای مانندMobile computing, IoT, Big data, Cloud computing, collaboration video, که با اضافه شدن امکاناتی مانند پرینترهای سه بعدی که از کشکک زانو تا قطعات حساس موتور جت را پوشش میدهند، سنسورهای فوق حساسی که هر روز ارزانتر از دیروز به بازار عرضه شده و در همه محصولات قابل عرضه هستند، ارزانتر و همه گیر شدن رباتهای صنعتی، بیوتکنولوژی و انرژی خورشیدی به عنوان دستاوردهای اخیر بشر، دنیا را از حالت سنتی به قرن Internet of everything وارد کرده‌اند.

     

    اقتصاد دیجیتال

    چهارده هزار میلیارد دلار گردش اقتصاد دیجیتال در 5 سال آتی

    در این دنیا مردم، داده‌ها، اشیا، فرآِیندها که به صورت Real Time با هم متصل شده‌اند در تعامل دائمی با هم و خلق فرصتهای جدید خواهند بود. مطابق برآورد شرکت CISCO چهارده هزار میلیارد دلار ارزش فرصتهایی است که در اثر تحول دیجیتال در 5 سال آینده در دنیا ایجاد خواهد شد.

    شرکتهای پیشرو در اقتصاد دیجیتال امروز آنهایی هستند که با ارائه یک پلتفرم دیجیتال که امکان تعامل آنلاین تعداد زیادی تولید کننده یا ارائه دهنده خدمات را با تعداد زیادی از مشتریان و مصرف کننده‌ها به ساده‌ترین شکل ممکن فراهم میکنند و از محل ارزش افزوده ایجاد شده و تسهیل ارتباط بین خریدار و فروشنده به کسب درآمد می‌پردازند.

    در این میان، این شرکتها با به خدمت گرفتن مفاهیم و ابزارهای داده کاوی و BIG DATA به کشف سلایق و ترجیحات دو طرف پرداخته و عملا میتوانند با پیش‌بینی دقیق روندها نبض هر بازاری را در اختیار داشته و هر چه بیشتر محصولات و خدمات اختصاصی را برای مشتریان طراحی و بازاریابی کنند.

     

    واقعیتی به نام اقتصاد دیجیتال

    چند نمونه از اقتصاد دیجیتال امروز دنیا

    به عنوان مثال، AIRBNB با ارائه پلتفرم ساده و قابل درک خود امکان تعامل بین افرادی که به دنبال محل اقامت در شهرهای مختلف جهان هستند را با افرادی که مایل به اجاره دادن خانه‌های خالی خود هستند فراهم کرده و عملا بدون مالکیت حتی یک ملک در سراسر دنیا تبدیل به بزرگترین ارائه دهنده خدمات اسکان مسافرین شده است.

    شرکت UBER مثال دیگری از همین الگو است (نسخه ایرانی همین شرکت به اسنپ معروف است) که بدون در مالکیت داشتن حتی یک تاکسی به بزرگترین شرکت تاکسیرانی جهان تبدیل شده و اکنون با امضای قراردادی به ارزش ده میلیارد دلار با مرسدس برای خریدن صد هزار بنز کلاس S   بدون راننده در فکر حذف راننده از چرخه کسب درآمدی خود است.

    اپل به عنوان پیشروترین شرکت در تحول دیجتال که بر صدر جدول ارزشمندترین شرکتهای جهان تکیه زده است، درسی بزرگ برای همه شرکتهای عصر دیجیتال دارد.

    این شرکت (با فرض اینکه از نقطه خلق آیفون داستان را بررسی کنیم) سازنده گوشی هوشمند انقلابی بود که بر مبنای اکوسیستم بسته اپل طراحی و تولیده شده بود و نیازمند این بود که اپلیکیشنهایی مناسبی را برای کاربران طراحی کند که آنها را هر چه وابسته تر به گوشیهای خود کند. اما آیا اپل خود به تنهایی قادر به تشخیص نیاز کاربران و پاسخگویی به آن بود؟

    کاری که اپل کرد در واقع این بود که با ساختن یک مدل تجاری درخشان، بر مبنای یک پلتفرم دیجیتال هزاران نفر در سراسر دنیا با ریسک و هزینه خود تبدیل به اپلیکیشن نویسهای مفت و مجانی اپل شدند که در صورت شکستشان هیچ صدمه‌ای به اپل نمیرسید اما در صورت موفقیت قبل از خود آنها این اپل بود که سود مالی و غیر مالی خود را برداشت کرده بود. در واقع با موفقیت هر اپلیکیشن، گذشته از سود مستقیم مالی که نصیب اپل میشود، عملا تقاضا برای محصول اصلی که همان آیفونهای معروف باشند هم بیش از پیش تثبیت میشود.

    در مثالی دیگر از اپل، این شرکت عملا آرشیو موسیقی همه ما را برای همیشه بی ارزش کرده است. امروز با پرداخت ماهانه 5 دلار، شما تقریبا به هر موسیقی که در هر جای دنیا تولید شده باشد دسترسی دارید و اپل آنچنان جستجو و یافتن موسیقیهای مورد نظر را برای شما ساده کرده است که کسی از روزهای جمع آوری نوار کاست و سی دی و یا حتی هاردهای اکسترنال یاد نمیکند. موتورهای هوش تجاری پیشرفته اپل نیز با بررسی سلیقه ما عملا هر روز به ما نزدیکتر و نزدیکتر میشوند.

    نقل قولی از مدیر عامل جنرال الکتریک

    نگاهی گذرا به لیست سی شرکت ارزشمند جهان نشان میدهد که حدودا نیمی از این شرکتها از جنس Platform business هستند. شرکتهایی هم که مانند مانند مرسدس و بی‌ام‌دبلیو محصولات فیزیکی تولید میکنند عملا با معرفی نسل اتوموبیلهای متصل Connected cars عملا پا در همین راه گذاشته‌اند. مدیر عامل جنرال الکتریک هم که شرکتش به عنوان یکی از 5 برند برتر جهان مطرح است اخیرا گفته است: در دنیای امروز اگر شب را به عنوان یک شرکت صنعتی سر کرده باشید فردا صبح حتما به عنوان یک شرکت نرم‌افزاری از خواب بیدار خواهید شد.

    پانوشت: این مقاله قبلا در سایت آکادمی تحول دیجیتال منتشر شده است. (لینک مقاله در سایت آکادمی تحول دیحیتال)

  • نگاهی به تعرفه موبایل در ایران و لزوم توسعه و تحول دیجیتال

    تعرفه موبایل ثابت ماند اما همه چیز دیگر 3 برابر میشود

    در فاصله سالهای 1384 تا امروز بر اثر سیاستهای حاکم در کشور، تورمی که در اقتصاد ایران حاکم شده عملا قیمت همه چیز از انرژی و غذا و لباس تا مسکن و خودرو را اقلا 3 تا 4 برابر افزایش داده حتی حداقل دستمزد نیروی کار هم همگام با تورم افزایش 400 تا 500 درصدی را تجربه کرده‌ است. (جدول مقایسه قیمتها)

    اما تنها و تنها یک مورد هست که مشمول این افزایش نجومی نشده و آن تعرفه موبایل برای مکالمه و ارسال پیامک است. این در حالی است که هزینه دستیابی به سخت افزارها و نرم افزارهای خارجی مورد نیاز برای عملیات اپراتورهای موبایل هم با افزایش 300 درصدی قیمت ارز عملا بیش از سه برابر شد.

    حالا سوال این است چرا و چگونه قیمت تعرفه موبایل در کشور نه تنها افزایش نداشته بلکه کاهش هم داشته است. جالب اینجاست که برخلاف همه جیغ و دادهایی که برای گران شده هر چیزی به راه میافتد کلا کسی به این موضوع کوچکترین توجهی نکرده است.

     

    ثابت ماندن تعرفه موبایل، خواست اپراتورها یا فشار دولت؟

    در مقاطعی از این سالهای گذشته اپراتورهای موبایل واقعا تحت فشار بوده و قصد افزایش تعرفه را داشته‌اند اما سازمان تنظیم مقررات رادیویی که (بد نیست بدانیم که این سازمان با کسب درآمد از محل فروش فرکانس و مجوزهای مورد نیاز و همچنین سهم درآمدی از لیسانس اپراتورها به عنوان سومین منبع درآمدی کشور پس از نفت و مالیات مطرح است) از سوی دولت مسئول نظارت بر بازار است، به هیچ وجه اجازه این افزایش را نداد.

    حالا سوال اینجاست که دولت خدمتگزار و بعضا مهرورز در خیلی از موارد قصد مبارزه با گرانی را داشته است اما چطور شده که تنها در این یک مورد موفق بوده ولی هرگز زورش به خودروسازها و یا مسکن سازها و هزاران صنف دیگر نرسیده است؟ قاعدتا از نظر معادلات قدرت، اپراتورهای موجود هیچکدام کمتر از سایر سازمانهایی که خون مردم را سالهاست در شیشه کرده و به خودشان میفروشند ندارند. پس این تثبیت عجیب قیمت حتی کاهش آن چطور رخ داده است؟

    اما در جستجوی پاسخ:

    بخشی از پاسخ این است که تغییر تعرفه موبایل برای اپراتورها نیازمند مجوز سازمان تنظیم است و این سازمان همواره در مقابل درخواست اپراتورها برای افزایش قیمت ایستاده است. اما این پاسخ کاملی به نظر نمیرسد چون در خیلی زمینه های دیگر هم دولت قیمت‌گذار و قانون‌گذار است و بعضا تلاشی مشابه برای تثبیت قیمتها داشته که هرگز به نتیجه نرسیده است!

    پاسخ کامل این است که تعرفه موبایل توسط سیستم بیلینگ که مسئول حساب و کتاب استفاده مشترکین از شبکه و محاسبه صورتحساب آنهاست تامین میشود و برای تغییر قیمت کافی است یک فیلد کوچک اما مهم در این سیستم تغییر کند! دولتها هم با چوب سازمان تنظیم هر گونه تغییر در این فیلد نازنین را ممنوع کردند! قیمت گذاری کاملا متمرکز و بر اساس سیستم کاملا روشن و بدون امکان وجود واسطه ها در فرآیند فروش بوده است. نتیجه هم این است که آب از آب تکان نخورد.

    بگذریم از اینکه همین سازمان تنظیم مقررات عزیز هرگز نتوانست در مورد شفافیت و صحت قبوض صادره به برخی اپراتورها فشار لازم را وارد کند و کسی نمیداند چندین هزار میلیارد تومان پول ناروا از مشترکین گرفته شده است اما قصدم این بود که روشن کنم چگونه تحول دیجیتال، سیستم سازی و نظارت دقیق از طریق این سیستمها میتواند راهگشا باشد. صرف قانونگذاری بدون هیچگونه سیستم سازی و ابزار اجرای قانون عملا فقط عامل بی اعتبار کردن قانون است و بس و محلی برای رشد واسطه‌ها و کار چاق‌کنها.

    تحول دیجیتال و چاقویی که دسته خودش را می برد.

    با توسعه شبکه نسل سوم و چهارم در کشورهای مختلف دنیا عملا شرکتهای مخابراتی به عنوان یک پل ارتباطی مطرح خواهند شد و  با ظهور و توسعه OTT ها درآمدهای ناشی از تماس صوتی و پیامک جای خود را به درآمدهای ناشی از فروش پهنای باند به مشترکین و صد البته مواهب ناشی از Big Data میدهند.

    در واقع به زودی خواهیم دید که شعار Communication has to be free تحقق پیدا خواهد کرد و آنلاین بودن به بخشی از حقوق بشر تبدیل خواهد شد. امروز در هند میبینیم که اپراتورها تماس صوتی را تقریبا رایگان کرده‌اند(لینک خبر از خبرگزاری فناوری اطلاعات) و مدلهای درآمدی خود را به سرعت تغییر میدهند پس جای تعجب ندارد که ما در ایران هم بخشی از این روند محتوم صنعت باشیم.

    امروز میبینیم که هزینه‌ای به نام رومینگ در قاره اروپا در حال حذف شدن است و تقریبا صورتحساب ماهانه جای خود را به هزینه اشتراک ماهانه بدون سقف مصرف داده است. در واقع از آن روزی که در سال 1378 معادل هزار دلار آن روز برای سیم کارت همراه اول پرداخت کردم تا امروز که به لطف تحول دیجیتال و فناوری MNP یا همان ترابردپذیری، اپراتورها برای نگه داشتن مشترکین خود در شبکه به آنها التماس میکنند، حدودا 17 سال گذشته است، اما از امروز تا روزی که اپراتورها تماسها و شاید حتی مصرف دیتا را هم برای مشترکین مجانی اعلام کنند زمان زیادی باقی نمانده است.

    تعرفه موبایل در ایران و لزوم تحول دیجیتال

    حرف آخر

    حرف من این است که، بسیاری حوزه های دیگر هم مانند ارتباطات در دنیا به همین مرز رسیده است اما در ایران در بر پاشنه دیگری میچرخد، برای مثال در حوزه خودرو، امروز با سود صفر و 3 سال گارانتی و حتی سرویس رایگان به شما بهترین خودروهای روز را در همین دوبی بیخ گوش خودمان میدهند و تازه بعد از 3 سال هم خودرو کارکرده شما را با نو تعویض میکنند کلی هم منت مشتری را میکشند اما در ایران……………………… در تسهیلات بانکی و خدمات بیمه و دهها مورد دیگر هم همین است و ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم. دلیل این توسعه نیافتگی از نظر من فقط و فقط یک چیز است. باقی ماندن این صنایع و تجارتها در ساحت کسب و کار سنتی و مقاومت در مقابل تحول دیجیتال و سیستماتیک شدن. دود آن هم بی شک دارد به چشم همه ما میرود و بس.