تعلق به سرزمین

تعلق به سرزمین

 

دکتر سریع القلم مینویسند:

یکی از بزرگترین مشکلات ایران این است که در کشور ما ” تعلق به سرزمین” بسیار ضعیف است. یعنی ایران هنوز یک “کشور- ملت” نیست
در کشورهای پیشرفته دنیا، افراد تفکر خود را دارند، بعد در یک مدار بزرگتربه یک گروه تعلق دارند و درمدار بزرگتر ازآن احساس تعلق به سرزمین دارند.
شما اگر تاریخ غرب را بخوانید مقدم تر از دولت بخش خصوصی بوده و مقدم تر از بخش خصوصی اصل دیگری بوده است و آن ثروت و قدرت سرزمین بوده که خیلی اهمیت داشته است.

آلمان و ژاپن در تابستان 1945 براثر جنگ جهانی دوم یک کشور مخروبه بودند، اما به جزکسانی که آمریکایی ها بالاجبار از آلمان برداشتند و بردند، سندی دال برمهاجرت آنها موجود نیست. این خیلی مهم است. بعد دیدیم که درعرض 30-20 سال کشور خود را اصلاح کردند و دومین و سومین قدرت اقتصادی جهانی شدند.

این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی از ماشین آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابانهای اروپا می کند، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطرندارد.

ناسیونالیسم

ما یک ناسیونالیسم احساسی داریم و یک ناسیونالیسم عقلایی. در ناسیونالیسم احساسی قوی هستیم، یعنی اینکه من غذا و موسیقی ایرانی دوست دارم، خانواده ام و زبان فارسی را دوست دارم، به فرهنگ دیرینه ام می بالم و… ولی یک قدم که بالاتر بیایم و ببینم حالا که من در این سرزمین به دنیا آمده ام، من چه مسئولیتی دارم؟ اینجا کم میاورم! اینجا سکوت می کنم! این یعنی فقدان ناسیونالیسم عقلایی.

بخاطر همین است که من و شما وقتی از یک اتاق می خواهیم بیرون برویم، چون همدیگر را می شناسیم، به هم احترام می گذاریم و کلی باهم تعارف می کنیم، ولی وقتی که در خیابان رانندگی می کنیم یک سانتیمتر اجازه نمی دهیم کسی ازما جلو بزند! چون هیچ احساس تعلقی به همدیگر نداریم.

چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟

چرامن اصرار دارم که حرف خودم درست است؟ چون من ایرانی درحلقه اول فردی و نهایتا” درحلقه دوم گروهی گیر کرده ام. آن حلقه مهمتر و سوم ملی که همه این ها را به هم ربط می دهد، وجود ندارد.
کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقه اول و حلقه دوم به حلقه سوم ربط دارد. تا وقتی ناسیونالیسم عقلایی نداشته باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم، هیچ تحولی در ما و سرزمینمان صورت نخواهدگرفت.

۳ دیدگاه در “تعلق به سرزمین

  1. دیدگاههای سریع القلم بعضا سطحی هستند اگرچه رنگ و لعاب روشنفکری داشته باشند
    مثلا علت بازسازی مجدد ژاپن و المان، به دلیل این بوده که این دو کشور ابرقدرت آن زمان بودند و فناوری و دانش و سرمایه اجتماعی بسیار بالایی داشتند.
    همین الان مردم آلمان رو دست خالی، کوچ اجباری به افغانستان بدید، مطمئن باشید بعد از چند دهه آلمان جدیدی برپا می کنند

پاسخ دادن به payam لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *