چشمه خشکیده

 

اگر مانند من اینقدر بیکار و بیعار باشید که بنشینید تاریخ تولد آدمها را دقیق نگاه کنید متوجه خواهید شد که بزرگان فرهنگ و هنر ایران زمین عموما متولد سه دهه اول قرن اخیر هستند و تقریبا زمان جوانه زدن، شکل­ گیری و اشتهارشان هم به سی سال بعد از آن برمیگردد. این یعنی در آن برهه تاریخی فضا برای رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر و ادبیات فراهم بوده است.

یک نگاهی به این اسامی و تاریخ تولدشان بیاندازید:

هوشنگ ابتهاج (1306)، محمدرضا شجریان (1319)، احمد شاملو (1304)، نیما یوشیج (1276)، سهراب سپهری ( 1307)، فروغ فرخزاد (1313)، رهی معیری (1288)، مهدی اخوان ثالث(1307)، استاد شهریار(1285)، سیمین بهبهانی (1306) مسعود بهنود (1325)، بهرام بیضایی (1317)، سیمین دانشور(1300)، عباس کیارستمی (1319) حمید مصدق (1318)، مسعود کیمیایی (1320)، فریدون مشیری (1305)، ناصر تقوایی (1320)، آیدین آغداشلو (1320)، محمدرضا لطفی(1325)، پرویز مشکاتیان (1324)، احمدرضا احمدی (1319)، حمید سمندریان (1310)، عزت انتظامی (1303)، غلامرضا تختی (1309)، احمد محمود (1310)، محمود دولت آبادی (1319)، شفیعی کدکنی (1328) پرویز تناولی (1326) فرهاد فخرالدینی (1326)

البته بنده هم میدانم که خیلی از این کسانی که اسمشان این بالا آمده است را شاه خائن به زندان و بند و بست گرفتار کرده ولی مغز حرف این است که فضا امکان رشد و بالندگی اسطوره­ ها را میداده است. یعنی در بدبینانه ترین نگاه میشود گفت کسی بوده که بشود زندانیش کرد!

حالا سعی کنید 5 تا اسم برای من بنویسید که پس از دهه 40 به دنیا آمده باشند و در دهه  شصت و بعد از آن قد کشیده باشند و یک دهم هر یک از این اساتید در فرهنگ و هنر کشور تاثیر گذاشته باشند. اصلا هم کاری به اینکه دچار بند و بست شدند یا حکومت با آنها چه رفتاری کرد ندارم. دوست هم ندارم تخیل کنم که تختی اگر الان زنده بود سرنوشتش چه میشد.

کمی فکر کنید! نتیجه هولناک است. این چشمه خشکیده است. چشمه فرهنگ و هنر و ادبیات ما دیگر نمیجوشد. فرهنگ و هنر یک سرزمین یعنی ضربان تفکر و رشد آگاهی. وقتی فرهنگ و هنر را خشکاندید آن سرزمین را باید سرزمین سوخته نامید چونان که افتد و دانی.

 

۶ دیدگاه در “چشمه خشکیده

  1. طور دیگری هم میشود نگاه کرد، اینکه اعتراف کنیم همه چیز آنقدر تغییر کرده که آدم هایی که ما قبولشان داریم کمتر ظاهر میشوند.
    فرض کنیم از نوجوان ۱۵ ساله مان بپرسیم که دخترم/پسرم یک شخصیتی که خیلی قبول داری و فکر میکنی تاثیر خیلی زیادی در فرهنگ هم سن و سالانت داشته را نام ببر و او جرات کند و بگوید که “تتلو”!
    چقدر توان پذیرش این جواب را خواهیم داشت؟
    معیار دختر/پسرمان هم این نیست که خواننده محبوبش چقدر شعرهای نفیس حافظ یا سعدی رو خوب و با رعایت گوشه های موسیقی و صدای آسمانی میخواند، بلکه معیارش اینست که خواننده محبوبش چقدر “دردها و دغدغه های او” را خوب فریاد میزند، بجای ماسکهای زیبا و باشخصیت زدن، خودش است. خط قرمزهای سنتی را به رسمیت نمیشناسد، کل بدنش را خالکوبی میکند و مشروب میخورد و مهمانی میگیرد و … و از نمایش اینها به کل جامعه ابایی ندارد.
    بجای مجاز و محبوب بودن روی زمین، کلا غیرمجاز و زیرزمینی است.
    به جای اینکه شعرهای سوناک در فراق معشوق در پرده بخواند، دور و برش را پر از داف میکند و کلیپ میسازد.
    به جای خواندن شعرهای تمیز و شیک و محافظه کارانه درباره جور زمانه، صاف و مستقیم فحش میدهد به مسبب بدبختی هایش.

    خود من دوستدار همین بزرگانی هستم که اسمشان را آوردید ولی اگر یک نفر نظر دیگری داشته باشد و مثلا شاعر محبوبش بجای نیما یوشیج، افشین یدالهی باشد، میتوانم یا سعی میکنم این را بپذیرم و درکش کنم و به او نمیگویم که چون در محیط و جامعه نامناسبی بزرگ شدی، سلیقه ات خراب شده و شعر خوب را نمیشناسی و …

  2. فارغ از اینکه هر کسی نظری دارد . موضوع مهم تری در میان است واینکه:
    “هر کسی خروجی و اثری از خود به جای میگذارد” .
    حال اگر بگوییم نسل گذشته آثار فاخری بر جای گذاشته و همه ی ما شاهدیم . خروجی نسل فعلی چیست؟ کدام کتاب اثر موسیقی یا نمایشی وجود دارد که به زبان دیگری ترجمه بشه یا ۲۰ سال بتونه در ذهن مخاطب باقی بمونه؟ این که صد سال بمونه پیشکش.
    آقای شعبانعلی در بلاگش در مورد کسی نوشت که از طریق بازیهای ویدیویی میلیون ها تومان پول در آورده و حتی پدر و مادرش هم از آن بی خبرند. من میتوانم در مورد میلیون ها نوجوان بنویسم که میلیون ها ساعت بازی میکنند و هیچ چیزی هم یاد نگرفته اند. با کمال احترام باید بگم آماری که ارایه دادند خیلی ناچیزه . اینکه به امید پولدار شدن یک نفر یک لشکر نوجوان را سمت بازی های کامپیوتری فرستاد.
    من اگر تریبونی داشتم بچه های را به سمت مثلا Scratch سوق میدادم که در خلال بازی الگوریتم یاد بگیرند. به هر حال خروجی آدمها تعیین میکنه که راه چه کسی درست است و چه کسی نه و من در این مورد خاص با آقای تقوی موافقم.

  3. سلام
    پیام مرتبط با موضوع نیست و درباره سایت هست؛ چند وقتی هست که این مشکل را می‌بینم.
    هر از چند گاهی که از جستجوی گوگل وارد سایت می‌شوم به صفحه تبلیغات و … منتقل می‌شوم؛ ولی جالب هست که وقتی از طریق تایپ آدرس وارد سایت می‌شوم سایت بدرستی بارگذاری می‌شود. شاید مشکلی وجود داشته باشد.

  4. امیرخان تقوی عزیز سلام
    لطف کنید ماهی حداقل یک مطلب بزارید.ما چشم به راهیم.چند ماهی هست هیچ مطلب جدیدی به وبلاگ اضافه نشده.کل مطالب اینجا رو خوندیم و منتظر مطالب جدید هستیم.ممنونم از شما که به نکات خوبی اشاره می کنید

پاسخ دادن به بهنام لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *