اندر حکایت هدایا و جشن آخر سال گروه ساعی

امسال در گروه ساعی بر خلاف همه سالهای اخیر بودجه ای را برای چاپ سررسید و دفترچه و خیلی هدایای تبلیغاتی دیگر صرف نکردیم و تا اینجای کار آب هم از آب تکان نخورده است.

به نظرم خیلی وقتها ما در رودرواسی خودمان میمانیم. کاری را میکنیم که میدانیم بیهوده است یا اصلا دوست نداریم انجامش دهیم، برای کسانی پیام و هدیه میفرستیم که چشم دیدنشان را هم نداریم!

بنیاد کودک

مثالش شاید شرکت کردن در نمایشگاههای سالانه باشد که در هر صنعتی که باشیم، هر سال با کلی هزینه و دردسر و غرولند در نمایشگاه شرکت میکنیم و روز آخر هم به خودمان و همکارانمان میگوییم این چه کار بیخودی بود و اصلا ارزش نداشت و سال دیگر عمرا شرکت نخواهیم کرد!

سال بعد در جلسه همیشه کسی هست که بگوید آقا خوبیت ندارد، مردم فکر میکنند ما ورشکست شده ایم و غیبتمان اصلا معنای خوبی ندارد و این قصه اتلاف منابع همیشه ادامه دارد.

هدایای تبلیغاتی آخر سال هم که هرگز دردی از کسی دوا نکرده و نخواهد کرد از جمله همین اتلاف منابع در کشور ما هست. امیدوارم همه ما به سمت تخصیص بهینه منابع جهت گیری کنیم.

امیر تقوی

 

امسال من فقط برای کسانی که واقعا دوست داشتم به آنها هدیه ای بدهم شخصا رفتم و خرید کردم و برای هر کدام هم پیام مخصوص و خالصانه خودم را نوشتم. مدارکش هم به شرح فوق موجود است!

اینکه چقدر وقت صرف شد و کارهای دیگر باقی ماند هم اصلا اهمیت ندارد! نفس هدیه دادن یعنی ارزش قائل شدن برای طرف مقابل و وقت یعنی ارزشمندترین چیز در دنیا.

هرگز نمیتوانم به پیام تبریک فورواردی کسی که در برخی موارد حتی نام و نشان از طرف قبلی را به همراه دارد و از سر وظیفه برایم ارسال شده پاسخ بدهم.

معتقدم کسی که برای من در این حد هم وقت نمیگذارد که پیامی برای من و فقط من بنویسد و پیام عمومی ارسال میکند حتی نباید زحمت پاسخگویی به او را هم متحمل شد.

ساعی گروپ

جشن پایان سال هم این بار در یک خانه قدیمی و نوستالژیک رنگ و بویی متفاوتی با همیشه داشت. اگر چه جای بسیاری از همکاران و دوستانی که در طی سال به دنبال موفقیتهای بیشتری ما را ترک کردند خالی بود.

امیر تقوی

 

با آروزی سلامتی و آرامش برای همه امیدوارم تعطیلات خوبی پیش رو داشته باشید.

 

۴ دیدگاه در “اندر حکایت هدایا و جشن آخر سال گروه ساعی

  1. واقعا مسخره بود کارتون….میخواید کمک کنید عیدی مدیراتونو بدید چرا از آجیل!!! بچه ها میزنید؟!پول آجیل که به جایی نمیرسه اما عیدی مدیراتون مشکل خیلییااا رو حل میکنه. آجیل شب یلدا رو هم دادید به فقرا :)))))) مضحکه واقعا…..هدیه هاتونم حتما مثل بقیه ی مدیرای ساعی واسه دخترای خوشگل ساعی خریدید:))))))بجای ۱ سکه هم که ۱ میلیون دادید که یه ۲۰۰_۳۰۰ هم اونجا به جیب زده باشید…دیگه چیکارا بلدید بکنید، ورشکست شدید رفتههه وگرنه اییینهمه گدا بازی اونم به اسم بنیاد کودک….سرتونو از زیر برف بیارید بیرون همه، همه چیزو می دونن…

    1. از روزی که اینجا لطف کردید و کامنت گذاشتید، این کامنت را دیدم. چند بار خیز برداشتم برای کامنت گذاشتن بعد گفتم بیخیال. ولی الان گفتم بیام نظرمو بگم
      من از توی کامنت شما چند تا چیز را متوجه نشدم (یعنی قابل استناد نبود)
      – شما دنبال آجیلی یا اینکه عیدی مدیرهای ساعی چرا زیاده؟ یا چرا به آن ها عیدی دادن؟ یا شما چرا آجیل نگرفتی؟
      – دخترهای ساعی منظور کارمندان خانم هستن؟
      – همه همه چیزو میدونن. “همه” اول کیه؟ “همه” دوم” چیه؟ (پس چرا ما نمی دونیم?)
      – ساعی ورشکست شده (طبق چیری که میگی) بعد شما دنبال آجیلی؟ یا شوخی کردی؟
      – اگر ساعی ورشکست شده، شما اونجا چیکار می کنی؟?
      این مطالب را متوجه شدم:
      – شما انسانی بسیار آجیل و احتمالا خشکبار علاقه دارید
      – شما به زیبایی ها دقت می کنید. می تونید مغازه لوازم آرایش هم داشته باشید یا مانتو فروشی.
      – شما میدونی که عیدی مدیرهای ساعی بالاست.
      – قیمت سکه ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ است. یعنی شرکت ساعی سکه طرح جدید به کارمندان می دهد
      – شما تحلیل گر طلا و بورس هستید
      – شما توانایی تشخیص ورشکسته بودن شرکتها را دارید. پس شاید مشاور مدیریتی یا همچین چیزی هم می تونید باشید
      – شما شاید فالگیر باشید? (این و مطمئن نیستم)
      – دوست من شما بزدلی. که در وهله اول مشکلت را توی شرکتت حل نمی کنی و در وهله دوم پیش همچین مدیر آجیل ندهی کار می کنی و از اونجا بیرون نمیای. چون خودت میدونی کار دیگه ای یا بلد نیستی یا گیرت نمیاد. نه جرات اعتراض داری و نه آنقدر آدم تو داری هستی که اینا رو بریزی تو خودت.
      – شما اصلا نمیدونی چیو کجا باید بگی. اگر کارمند من بودی آجیلای همون سالای قبلم می گفتم بری همان میزان بخری برگردونی.
      در نهایت باید بگم که روی اسم من که کلیک کنید سایتم هست. (البته اونجا هم از آجیل خبری نیست)
      می تونید اونجا هم بیاید و اگر حرفی دارید بزنید، چون تحلیلاتون را دوست داشتم. (خیلی دوست دارم بدونم من هم ورشکست هستم یا میشم یا نه؟ داری میای یه دست ورق تاروت هم بیار)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *